شبکه حقوق بشر کردستان به مناسبت هشت مارس، روز جهانی زنان در این گزارش به موارد زن‌کشی، خودکشی زنان، بازداشت و حبس فعالان زن کُرد طی ۸ مارس ۲۰۲۱ تا ۸ مارس ۲۰۲۲ (۱۸ اسفند ۱۳۹۹ ـ ۱۷ اسفند ۱۴۰۰) پرداخته است.

بر اساس این گزارش در فاصله بین ۸ مارس ۲۰۲۱ تا ۸ مارس ۲۰۲۲ دست‌کم ۷۸ زن و کودک دختر در مناطق مختلف کردستان ایران اقدام به خودکشی کرده‌ و جان خود را از دست داده‌اند. ۱۵ نفر از این تعداد دختران نوجوان زیر ۱۸ سال بوده‌اند. دلایل عمده این خودکشی‌ها “اختلافات خانوادگی”٬ “فقر”، “مخالف با ازدواج اجباری”٬ “افسردگی” و “ممانعت از ادامه تحصیل” عنوان شده است. بیشتر این افراد ساکن شهرستان ارومیه٬ متاهل و از طریق حلق‌آویز کردن به زندگی خود پایان داده‌اند.

شبکه حقوق بشر کردستان همچنین توانسته است به صورت مستقیم از طریق منابع خود و یا با استناد به منابع معتبر دیگر ۳۴ مورد زن‌کشی را در فاصله بین ۸ مارس ۲۰۲۱ تا ۸ مارس ۲۰۲۲ در استان‌های آذربایجان غربی، کردستان، کرمانشاه و ایلام ثبت کند. “اختلافات مالی”٬ “اختلافات خانوادگی”٬ “مسایل ناموسی”٬ “رد درخواست ازدواج” و… از جمله دلایل این قتل‌ها عنوان شده‌اند. ۶ نفر از زنان کشته شده به دلیل حضور تصادفی حین اجرای قتل دیگر زنان به عنوان دوست٬ مادر و یا خواهر زنانی که هدف اصلی قتل بوده‌اند مورد اصابت گلوله ضاربان قرار گرفته و جان‌شان را از دست داده‌اند.

از مجموع زنان کشته شده ۱۴ نفر در استان کرمانشاه (شهرهای کرمانشاه٬ هرسین٬ سنقر و روانسر)٬ ۴ نفر در استان ایلام (شهرهای ایلام و دره‌شهر)٬ ۹ نفر در استان کردستان (شهرهای سنندج٬ سقز و مریوان)٬ ۵ نفر در استان آذربایجان غربی (شهرهای پیرانشهر و سردشت٬ تکاب)٬ یک نفر اهل کرمانشاه و ساکن شهر ساری و یک نفر اهل شهر سنندج و ساکن شهر همدان بوده‌اند. ۲۹ نفر از این زنان در مناطق شهری و ۵ نفر در مناطق روستایی سکونت داشته‌اند. از ۳۴ زن کشته شده٬ ۴ نفر مجرد و بقیه متاهل بوده‌اند.

۱۷ نفر از این زنان توسط همسر٬ ۲ نفر توسط همسران سابق٬ ۲ نفر توسط پدر٬ ۵ نفر توسط داماد٬ ۳ نفر توسط خواستگارانی که جواب رد دریافت کرده‌اند٬ یک نفر توسط برادر٬ یک نفر توسط همسر دوست٬ یک نفر توسط پسرش٬ یک نفر توسط پدر شوهر و یک نفر هم توسط مردی که با وی نسبت فامیلی نداشته٬ کشته شده‌اند.

۲۰ نفر از این زنان با اسلحه٬ ۵ نفر با ضربات چاقو٬ ۲ نفر با ضرب و شتم و سوزانده شدن٬ ۲ نفر با ضرب و شتم٬ ۳ نفر از طریق سوزانده شدن٬ ۱ نفر با خفگی و ۱ نفر دیگر هم بعد از پرت شدن عمدی از ماشین در حال حرکت جان خود را از دست داده‌اند.
فعالان زن در شهرهای مختلف کردستان طی این سال همچون سال‌های گذشته ضمن فعالیت و تلاش علیه خشونت به زنان در مواردی اقدام به برگزاری تجمع‌های اعتراضی در شهرهای مختلف کرده‌اند. از جمله در تاریخ ۱۴ مهر ۱۴۰۰ به دنبال قتل فائزه ملکی توسط پدرش، جمعی از فعالان زن و حامیان حقوق زنان در برابر ساختمان دادگستری سنندج تجمع اعتراضی برگزار کردند.

بنا به اطلاع شبکه حقوق بشر کردستان در فاصله ۸ مارس ۲۰۲۱ تا ۸ مارس ۲۰۲۲ دست‌کم ۲۵ شهروند و فعال زن کُرد توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده‌اند. تعدادی از این افراد پس از مدتی با قرار وثیقه آزاد و تعداد دیگری همچنان در بازداشت به سر می‌برند یا با صدور احکام حبس روانه زندان شده‌اند. علاوه بر این در حال حاضر دست‌کم ۹ زن زندانی سیاسی و عقیدتی کُرد به نام‌های زینب جلالیان با حکم حبس ابد در زندان یزد، سنور خلیفانی با حکم ۱۵ سال حبس (به اتهام عضویت در داعش) در زندان ارومیه، سنور طامارا با حکم ۱۰ سال و یک روز حبس (تبعه کشور ترکیه به اتهام عضویت در حزب کارگران کردستان) در زندان ارومیه، زارا محمدی با حکم ۵ سال حبس در زندان سنندج، سکینه پروانه با حکم ۵ سال حبس در زندان مشهد، سهیلا حجاب با حکم ۵ سال حبس قابل اجرا در زندان کرمانشاه، خدیجه مهدی‌پور با حکم ۲۰ ماه حبس در زندان ایلام و سعدا خدیرزاده و گلاله مرادی به صورت بازداشت موقت در زندان ارومیه به سر می‌برند.

ـ زن‌کشی و قتل ناموسی:

۱. جیران یعقوب‌پور، اهل پیرانشهر استان آذربایجان غربی در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۰ هنگامی که همراه همسرش به استان مازندران سفر کرده بود توسط او مورد ضرب و شتم قرار گرفت و جسدش پس از بیهوشی توسط همسرش سوزانده شد. دلیل قتل وی مشخص نیست.

۲ـ۳. دو خواهر اهل کرمانشاه در تاریخ ۱۵ خرداد ۱۴۰۰ در محله گلستان شهر کرمانشاه توسط همسر سابق یکی از آنها کشته شدند. گفته می‌شود در حالی که این دو خواهر با هم در منزل مسکونی یکی از آنها به سر می‌برده‌اند توسط همسر سابق یکی از آنها با شلیک اسلحه به قتل رسیدند. رسانه‌های داخلی بدون ذکر هویت این دو خواهر٬ علت این قتل را “اختلافات خانوادگی” عنوان کردند. قاتل این دو خواهر کمی بعد بازداشت شد.

۴. یک زن اهل ایلام در تاریخ ۳ خرداد ۱۴۰۰ توسط همسرش با ضربات چاقو به قتل رسید. سایت خبری “رکنا” که این خبر را منتشر کرد به هویت این زن و دلیل این قتل اشاره‌ایی نکرده است.

۵. حمیرا بازگیر خرم‌آبادی، سردفتر اسناد رسمی شماره یک شهرستان دره‌شهر در استان ایلام در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۴۰۰ توسط همسر ۳۸ ساله‌اش با اسلحه به قتل رسید.

۶. گلاله شیخی٬ ۲۵ ساله، اهل سقز استان کردستان و دانش‌آموخته رشته حقوق و کارمند در تاریخ ۱۸ خرداد ۱۴۰۰ توسط نامزدش٬ ر. ضرغامی ۳۰ ساله که تحصیل کرده و کارمند بانک بود، کشته شد. گلاله در پی یک مشاجره لفظی با نامزدش توسط او مورد ضرب و شتم قرار گرفته و بیهوش می‌شود و نامزدش با تصور این که گلاله جانش را از دست داده وی را به آتش می‌کشد. قاتل چند روز بعد بازداشت شد. دلیل اختلاف آنها عدم موافقت نامزدش با اشتغال گلاله خارج از منزل عنوان شده است.

۷. شکیبا بختیار، ۱۶ ساله، مجرد، تحصیلات متوسطه و اهل کرمانشاه در تاریخ ۱۳ تیر ۱۴۰۰ به دلیل بازگشت دیرهنگام به خانه، با ضربات چاقو توسط پدرش کشته شد.

۸ـ۹. بیان و سحر مرادی، اهل سنندج در تاریخ ۳ مرداد ۱۴۰۰ توسط همسر بیان٬ اسماعیل الف٬ با شلیک اسلحه کشته شدند. همسر بیان راننده کامیون بود و گفته می‌شود همیشه به اسلحه دسترسی داشته است. سحر، خواهر کوچکتر بیان که طبق گزارش پزشکی قانونی باردار بود در محل قتل حضور داشت و او هم هدف تیراندازی همسر بیان قرار گرفت و کشته شد.

گفته می‌شود بیان و فرزندانش بارها توسط همسرش مورد ضرب و شتم قرار گرفته و آنها را تهدید به قتل کرده بود. بیان چندین بار به مراجع قضایی و دادگاه مراجعه کرد و از وضعیت خود شکایت کرده بود اما حمایتی دریافت نکرد و تلاشی در راستای حفظ امنیتش صورت نگرفت. یکی از اعضای خانواده این دو خواهر کشته شده عنوان کرده است که دامادشان حتی یک بار در یکی از خیابان‌های سنندج با اسلحه کمری بیان را تهدید به مرگ کرده بود با این وجود بعد از مراجعه بیان به مراجع قضایی با درخواست شاهد و مدرک لازم برای اثبات این ادعا اقدام وی بی‌نتیجه ماند. این در حالی است که سابقه خشونت همسر وی بر کسی پوشیده نبود. علاوه بر آتش زدن خانه والدینش وی پیشتر هم در دوران سربازی به دلیل شلیک گلوله به یکی از افسران مافوق خود و به کما رفتنش٬ بازداشت شده اما بعد از بهبودی افسر فوق و کسب رضایت وی و خانواده اش٬ آزاد شده بود. خانواده بیان و سحر عنوان کرده‌اند با وجود این‌که اسماعیل الف. چند پرونده‌ دیگر هم در دادگاه دارد اما به شکایت‌های خواهر ما اهمیتی داده نشد و ادامه چنین وضعیتی در نهایت منجر به کشته شدن بیان و سحر شد. قاتل این دو خواهر یک هفته بعد از انجام قتل بازداشت شد.

۱۰. منیره قادری اهل روستای “گولان” در شهرستان مریوان استان کردستان در تاریخ ۱۰ مرداد ۱۴۰۰ توسط همسرش بر اثر وارد کردن ضربه به سر کشته شد. یکی از نزدیکان این زن کشته شده عنوان کرده است، منیره قبلا چند بار ازدواج کرده و صاحب ۷ فرزند بوده است. دلیل قتل منیره در سایت خبری کردپا این چنین بیان شده است: «همسر قبلی منیره، وی را “سه طلاقه” کرده ‌و می‌بایست او را به عقد مرد دیگری درمی‌آورد تا بتواند دوباره با وی به صورت شرعی زندگی کند (که در اصلاح آن نواحی به آن “ماره‌به‌جاش” گفته می‌شود)؛ به‌ همین دلیل منیره به ازدواج ابراهیم درمی‌آید، اما بعد از ازدواج ابراهیم حاضر به جدایی از منیره نمی‌شود و منیره هم قبول می‌کند. ابراهیم که خود دارای همسر و فرزند است، این جریان را از همسر اول خود مخفی می‌کند؛ اما وقتی همسر اولش متوجه می‌شود از ابراهیم تقاضای ارث و مهریه می‌کند، ابراهیم نیز به منیره فشار آورده تا طلاهایش را برای همسر اولش به وی بدهد که با ممانعت منیره روبه‌رو شده و به‌ دنبال دعوا و درگیری با وی او را به قتل می‌رساند و در چاه فاضلاب می‌اندازد. ابراهیم بعد از قتل منیره و انداختن جسدش به داخل چاه فاضلاب، در میان دوستان و آشنایان مدعی می‎شود که منیره طلاها را برداشته و رفته؛ اما در جریان اقدام به فروش طلاها، یکی از مغازه‌داران جریان را متوجه می‌شود و به آگاهی اطلاع می‌دهد و به این صورت هم قاتل دستگیر می‌شود و هم جسد منیره پس از گذشت ٥ روز در چاه فاضلاب کشف می‌شود.»

۱۱ـ۱۲. شیلان مندمی، ۲۴ ساله، متاهل، اهل سنندج، تحصیلات متوسطه، بدون فرزند در تاریخ ۱۵ مرداد ۱۴۰۰ توسط همسر ۴۲ ساله‌اش که گفته می‌شود استاد دانشگاه بوده است به قتل رسید. در جریان کشته شدن شیلان٬ وی به همراه دیگر اعضای خانواده خود از جمله پدر٬ مادر (عایشه اصلانی)٬ برادر و فرد دیگری که همراه آنها در یکی از باغ‌های اطراف سنندج نزدیک روستای خلیفه ترخان به سر می‌برد با اسلحه کشته شدند. گفته می‌شود که شیلان پیش‌تر در جریان مشاجره با همسرش بارها توسط او مورد ضرب و شتم قرار گرفته بود. به همین دلیل شیلان تصمیم می‌گیرد از همسرش جدا شود. وی شش ماه قبل از کشته شدنش به خانه پدر و مادرش برگشته بود. شیلان در سن ۱۴ سالگی با رضایت خود ازدواج کرده بود. همسر شیلان که دبیر و استاد دانشگاه بود بعد از این قتل با شلیک گلوله خودکشی کرد.

۱۳. سارا پیرزادی، ۲۳ ساله، متاهل و اهل شهرستان هرسین استان کرمانشاه در تاریخ ۱۷ مرداد ۱۴۰۰ با سلاح گرم توسط پسرعمویش به قتل رسید. قاتل پس از ازدواج سارا با فردی دیگر، به منزل آنها رفته و با شلیک پنج گلوله دخترعموی خود را به قتل رساند. در جریان تیراندازی همسر سارا و برادر همسرش نیز زخمی شدند. پسرعموی سارا پس از بە قتل رساندن سارا و بازگشت به محل سکونتش با حلق آویز کردن خود به زندگی‌اش پایان داد.

۱۴ـ۱۵. هما حاجی‌پور، ۴۷ ساله، متاهل، مادر دو فرزند، اهل روستای “بیتوش” شهرستان سردشت آذربایجان غربی و ساکن کشور فنلاند در تاریخ ۴ مرداد ۱۴۰۰ در یکی از خیابان‌های شهر سردشت توسط همسرش، م. بیتوشی، با اسلحه کلاشینکف به قتل رسید. در جریان این قتل٬ دوست و همراه هما حاجی‌پور، سعدا اسپندار، نیز زخمی شد و بعد از چند روز جان باخت. همسر هما پس از قتل همسرش و دوست او با شلیک گلوله به زندگی خود پایان داد.

گفته می‌شود هما حاجی‌پور و هر دو فرزندش ساکن کشور فنلاند بودند اما تلاش‌های مکرر همسرش جهت گرفتن ویزای ورود به فنلاند به نتیجه نرسیده بود. در نهایت بعد از بازگشت هما به سردشت درخواست طلاق می‌کند که با مخالفت همسرش مواجه شده است. در پاسخ به تقاضای طلاق هما، همسرش وی را با اسلحه می‌کشد. گفتنی‌ست هما حاجی‌پور پیشتر عضو شورای روستای بیتوش و همچنین مسئول اداره بهداشت این روستا بود.

۱۶. صبری خلعتبری، ۲۹ ساله، متاهل، دارای یک فرزند خردسال و ساکن روستای “تکاب ایرانخواه” در شهرستان سقز استان کردستان در تاریخ ۳۱ مرداد ۱۴۰۰ در شعله‌های آتش سوخت و جانش را از دست داد. پزشک معالج این زن جوان مرگ وی را مشکوک اعلام کرد و به همین دلیل همسرش تحت بازجویی قرار گرفت. برادر صبری خلعتبری در ارتباط با مرگ خواهرش می‌گوید: “ما به دلیل اختلافات قبلی که خواهرم با شوهرش داشت از او شکایت کردیم و جسد صبری برای معاینات به پزشکی قانونی منتقل شد. نتیجه گزارش پزشکی قانونی هنوز مشخص نشده است.” او در مورد سابقه اختلافات صبری و همسرش گفت: “خواهرم متولد سال ۷۱ بود و شوهرش که کشاورز بود از او دو سال کوچک‌تر بود. آنها چهار سال قبل ازدواج کرده بودند اما خواهرم هیچ امکانات رفاهی برای زندگی نداشت. برای همین همیشه با شوهرش اختلافات شدید داشت به حدی که یک پرونده قضائی در حال رسیدگی دارند. بارها ریش سفیدان روستا آنها را آشتی داده بودند و در این چهار سال خیلی کم خواهرم سر زندگی‌اش بود و همیشه در خانه ما بود. من چند بار به او گفته بودم که اگر با شوهرت سازش نداری، از او طلاق بگیر. اما صبری می‌گفت که شوهرم من را دوست دارد و حالا که یک فرزند هم دارم نمی‌توانم به طلاق فکر کنم.” در حالی که شوهر صبری بعد از بازجویی، در حال حاضر آزاد است، رسیدگی به پرونده برای روشن شدن علت مرگ مشکوک صبری خلعتبری ادامه دارد.

۱۷. مرضیه حاصلی، ۳۷ ساله، متاهل، بدون فرزند و اهل شهر روانسر استان کرمانشاه در تاریخ ۲ مهر ۱۴۰۰ به قتل رسید. جسد سوخته شده وی در نزدیکی یکی از روستاهای این شهر پیدا شد. اگرچه دلیل کشته شدن وی سرقت طلاهایش عنوان شده است و قاتل وی هم دستگیر شده اما شایعات تایید نشده‌ای ضمن رد انگیزه سرقت عنوان می‌کنند که مرضیه حاصلی که قصد جدایی از همسرش را داشت با مرد قاتل در رابطه دوستی قرار گرفته است. ضرب و شتم و همچنین سوزانده شدن جسد مرضیه انگیزه قتل را به دلیل سرقت تا حدی مورد شک و تردید قرار می دهد.

۱۸. فائزه ملکی، ۲۲ ساله، مجرد، اهل روستای “کورکوره” (دولت آباد) در شهرستان سنندج در تاریخ اول مهر ۱۴۰۰ توسط پدرش به آتش کشیده شد و بعد از ۱۰ روز بستری شدن در بیمارستان کوثر سنندج در تاریخ ۱۱ مهر ۱۴۰۰ جانش را از دست داد. گفته می‌شود پدر و مادر فائزه سال‌ها قبل از هم جدا شده بودند و فائزه به اجبار پدرش در سن ۱۵ سالگی با مردی بسیار مسن‌تر از خودش ازدواج می‌کند. این در حالی است که فایزه دلبسته یکی از مردان روستای‌شان بود. به دلیل همین دلبستگی فائزه تلاش می‌کند از همسرش جدا شود. بعد از طلاق قصد عملی کردن خواسته خود را دارد که با مخالفت پدرش روبه‌رو می‌شود. دلیلْ هر چه بوده باشد اما پدر فائزه دو روز قبل از سوزاندن فائزه وی را در توالت باغ‌شان حبس و سپس با ریختن بنزین، فائزه را به آتش می‌کشد. علی‌رغم افشای سوزانده شدن فائزه توسط خود وی و همچنین پزشک معالجش و انعکاس گسترده این خبر در فضای مجازی اما چندی بعد این پرونده مختومه اعلام شد. سرهنگ عبدالله فاتحی، رئیس پلیس آگاهی فرماندهی انتظامی کردستان در این‌باره اعلام کرد: “پس از بررسی‌های تخصصی توسط کارآگاهان پلیس آگاهی، ابعاد مختلف نحوه سوختن دختر ۲۲ ساله کردستانی مورد بررسی قرار گرفت و در نهایت پس از تحقیقات کامل و اعلام نظر پزشکی قانونی، علت مرگ این دختر خودسوزی اعلام شد و جریان قتل در کار نبوده است.”

۱۹. لیلا شکیبا، ۳۹ ساله، متاهل، مادر دو فرزند، دیپلمه، اهل سنندج و ساکن همدان در تاریخ ۲۳ مهر ۱۴۰۰ توسط همسرش با ضربات چاقو در همدان کشته شد. انگیزه همسر وی از کشتن لیلا٬ “اختلافات خانوادگی” ذکر شده است. گویا لیلا بارها به دلیل مسائل مالی با همسر و پسران همسرش اختلاف پیدا کرده و به همین دلیل بارها از سوی آنها مورد ضرب و شتم قرار گرفته بود. به همین دلیل لیلا قصد جدایی از همسرش را داشت اما همسرش مخالف این جدایی بود.

۲۰. به گزارش سایت ایرنا، زنی با هویت ز.ر و ساکن شهر ایلام در تاریخ ۱ آبان ۱۴۰۰ به دلیل “اختلافات خانوادگی” توسط همسر خود با ضربات چاقو به قتل رسید. همسر این زن بعد از آن که قصد خروج از کشور را داشت٬ بازداشت شد و به قتل اعتراف کرد.

۲۱.  گلاله دهار، متاهل و اهل روستای “سیوه” در شهرستان پیرانشهر استان آذربایجان غربی به دلیل “اختلافات خانوادگی” توسط همسرش حین رانندگی از ماشین به بیرون پرتاب و دچار ضربه مغزی شد. وی دو هفته بعد در تاریخ ۳ آبان ۱۴۰۰در بیمارستان به دلیل شدت جراحات جان خود را از دست داد.

۲۲. آسیه اکبری٬ ۳۵ ساله، متاهل، مادر دو فرزند و اهل روستای “یوسفجرد” در شهرستان سنقر و کلیایی استان کرمانشاه در تاریخ ۱۰ آبان ۱۴۰۰ توسط همسرش کشته شد. گفته می‌شود همسر آسیه اکبری ضربه محکمی به سرش وارد کرده به همین دلیل آسیه در دم جانباخته است. همسر وی چند ساعت بعد بازداشت شد. علت قتل آسیه فقر مالی٬ بیماری روحی همسرش و اختلافات خانوادگی عنوان شده است.

۲۳. آرزو الفتی، ۳۵ ساله، مجرد و اهل کرمانشاه در تاریخ ۱۳ آبان ۱۴۰۰ توسط خواستگار خود به قتل رسید. گفته می‌شود آرزو به دلیل آنکه حاضر نشده بود با این شخص ازدواج کند توسط وی کشته شده است. طبق گفته‌های سرهنگ دلیری٬ فرمانده انتظامی شهرستان کرمانشاه٬ “قاتل دختر جوان را به خیابان می کشاند و ابتدا با یک تصادف ساختگی از خودرو پیاده می‌شود و سپس دختر جوان را با ضرب گلوله به قتل می‌رساند.” شخص قاتل با هویت س. ک همچنان فراری است.

۲۴. نگار احمدی، ۲۷ ساله، مجرد، دانشجوی مقطع کارشناسی ارشد، اهل کرمانشاه و ساکن ساری در تاریخ ۱۴ آبان به قتل رسید. به نقل از سایت “کوردپا”٬ وی توسط یکی از همکلاسی‌های سابق دانشگاهش با هویت سامان. ی که چند بار از وی خواستگاری کرده بود، کشته شده است. سامان نگار را ربوده و با شلیک چند گلوله او را در جاده اسدآباد همدان به قتل رساند. وی بعد از انجام قتل خود را به مراجع قضایی معرفی کرد.

۲۵. در تاریخ اول آذر ۱۴۰۰ یک مرد ۵۵ ساله در منطقه شهرک معلم شهر کرمانشاه همسر ۴۸ ساله خود به نام ثریا یاری را به قتل رساند. این مرد بعد از آن که همسر خود را با اسلحه شکاری به قتل رساند اقدام به خودکشی کرد. فرمانده انتظامی شهرستان کرمانشاه٬ “اختلافات خانوادگی” را انگیزه این قتل عنوان کرده است. از هویت این زن اطلاعی در دست نیست.

۲۶. به نقل از خبرگزاری مهر در تاریخ ۶ آذر ۱۴۰۰ مردی که همسر ۳۴ ساله خود را در یکی از روستاهای اطراف شهرستان تکاب استان آذربایجان غربی به قتل رسانده بود در محل حادثه دستگیر و به قتل همسر خود اعتراف کرد. این مرد روستایی پس از آن که شبانه همسر و سه فرزند خود را به شدت با چوب، کابل و قمه کتک زده بود، روز بعد با جسد بی جان زنش مواجه شد. زن جوان روستایی که توسط همسر خود در خانه به مدت طولانی تحت ضربه‌های شدید قرار گرفته بود، بر اثر شدت جراحت‌های وارده ناشی از اشیای سخت و خطرناک شب هنگام جان خود را از دست داد. از هویت این زن کشته شده اطلاعی در دست نیست. دادستان عمومی و انقلاب تکاب با اشاره به دستگیری فرد قاتل در منزل مسکونی اش گفت: مرد قاتل همچنین سه فرزند خود را به شدت کتک زده بود که یکی از آنان به‌دلیل شدت جراحت وارده در بیمارستان بستری شد. این مرد روستایی که ابتدا از قتل همسر و کتک زدن فرزندان خود اظهار بی اطلاعی می‌کرد، سرانجام به اقدام خود اعتراف و اختلاف‌های خانوادگی را دلیل این کار اعلام کرد.

۲۷. در تاریخ ۱۲ آذر ۱۴۰۰ سحر مرادی، ۳۳ ساله، مادر دو فرزند و اهل روستای “باباریز” شهرستان سنندج توسط برادرانش به قتل رسید. گفته می شود همسر سحر دو سال قبل تر فوت کرده بود و وی به دلیل ارتباط سحر با فرد دیگری وی با ضربات چاقو توسط برادرهایش به قتل رسیده است.

۲۸. در تاریخ ۱۵ دی ۱۴۰۰ یک زن ۴۳ ساله در روستای “سورکال” شهرستان کرمانشاه به دست همسرش به قتل رسید. از هویت این زن اطلاعی در دست نیست. پایگاه خبری و اطلاع رسانی رکنا با اعلام این خبر از قول رئیس پلیس کرمانشاه نوشته است: “قاتل که مردی ۴۸ ساله است و پس از قتل متواری شده بود. او پس از دستگیری توسط پلیس به قتل همسرش به دلیل «اختلاف خانوادگی» اعتراف کرده و برای سیر مراحل قانونی به دستگاه قضایی معرفی شده است.”

۲۹-۳۰-۳۱. در تاریخ ۷ بهمن ۱۴۰۰ داماد سابق یک خانواده در کرمانشاه، مادر، همسر سابق و خواهر همسرش را در با شلیک گلوله به قتل رساند. در تحقیقات ابتدایی پلیس مشخص شد قاتل، داماد سابق خانواده و خواهرزاده یکی از مقتولین بوده که حدود پنج سال قبل از همسرش که دختر این خانواده بوده جدا شده است. گفته می شود در حالی که پنج سال از جدایی این مرد ار همسر سابقش می گذشته اما وی به دلیل کینه ای که از این خانواده داشته اقدام به قتل آنها کرده است.

۳۲. در تاریخ ۲۹ بهمن ۱۴۰۰ یک زن جوان به نام فاطمه صادقی توسط همسرش با چاقو به قتل رسید. انگیزه این قتل، اختلافات خانوادگی به دلیل “مسائل مالی” مطرح شده است.

۳۳. در تاریخ ۲۹ بهمن ۱۴۰۰ یک زن جوان ۲۲ ساله به نام طاهره شفیعی اهل روستای “زردلان” از توابع بخش هلیلان استان ایلام توسط پدر همسرش به قتل رسید. این زن جوان با شلیک اسلحه شکاری به قتل رسیده است. از انگیزه این قتل اطلاعی در دست نیست. عامل قتل بعد از انجام قتل با شلیک گلوله به زندگی خود پایان داد.

۳۴. در تاریخ ۱۱ اسفند ۱۴۰۰ یک زن ۵۰ ساله توسط پسر ۲۰ ساله خود که شدیدا به مواد مخدر اعتیاد داشته به قتل رسیده است. از هویت این زن اطلاعی در دست نیست. معاون اجتماعی پلیس کرمانشاه در ارتباط با این قتل عنوان کرد: “پسر زن کشته شده به مواد مخدر اعتیاد شدید داشته و سر همین موضوع بار‌ها با مادرش مشاجره داشته که آخرین بار با او درگیر و او را با فشار دادن گلویش خفه و به قتل می‌رساند.”

ـ بازداشت، حکم و زندان:

۱. گلاله مرادی، شهروند اهل پیرانشهر استان آذربایجان غربی در تاریخ ۲۸ فروردین ۱۴۰۰ به همراه دو فرزندش به نام‌های طاهر بزازی و متین بزاری، ۱۶ ساله توسط نیروهای سازمان اطلاعات سپاه پاسداران در پیرانشهر بازداشت و به بازداشتگاه این نهاد نظامی-امنیتی در ارومیه منتقل شدند. طاهر بزازی پس از ۱۰ روز و متین بزازی پس از یک ماه نگهداری در این بازداشتگاه امنیتی آزاد شدند. اما این شهروند کُرد به مدت ۴۵ روز به اتهام “همکاری با یکی از احزاب اپوزیسیون کُرد” و “قتل” یکی از اعضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به نام عثمان حاجی‌حسینی تحت بازجویی قرار داشت. بازجویان امنیتی برای گرفتن اعترافات اجباری وی را تهدید کرده بودند که فرزندانش را مورد شکنجه قرار می‌دهند و وی نیز تحت فشار مجبور به انجام اعترافات اجباری شد.

گلاله مرادی پس از انتقال به زندان ارومیه با نوشتن نامه‌ای به دادگاه انقلاب اسلامی پیرانشهر اعترافات درج شده در پرونده خود را تحت شکنجه و فشار اعلام کرد و کلیه اتهامات مطرح شده از سوی سازمان اطلاعات سپاه پاسداران را رد کرد بعدها این زندانی سیاسی در اعتراض به ادامه بازداشت موقت ۱۰ ماهه و بلاتکلیفی وضعیتش در زندان ارومیه در تاریخ ۲۵ بهمن ماه دست به اعتصاب غذا زد اما پس از قول مساعد مسئولان زندان مبنی بر پیگیری خواسته‌هایش به اعتصاب خود پایان داد. همزمان با پایان اعتصاب غذای این شهروند کُرد قرار بازداشت او از سوی دادگاه انقلاب اسلامی مهاباد مجددا تمدید شد.

۲. صفیه مامش‌پور، شهروند اهل پیرانشهر استان آذربایجان غربی در تاریخ ۱ اردیبهشت‌ ۱۴۰۰ پس از احضار به ستاد خبری سازمان اطلاعات سپاه پاسداران بازداشت شد. وی پس از بازداشت ابتدا به بازداشتگاه این نهاد امنیتی در ارومیه و سپس به زندان مرکزی این شهر منتقل و در تاریخ ۳۱ خرداد با قرار وثیقه به صورت موقت آزاد شد.


۳. مرضیه غلام‌ویسی، فعال مدنی اهل سنندج توسط نیروهای امنیتی در تاریخ ۴ اردیبهشت ۱۴۰۰ بازداشت شد. وی از زندانیان سابق سیاسی در دهه شصت است و طی سال‌های اخیر در حوز‌ه زنان و محیط زیست فعالیت می‌کند. او هر چند پس اتمام دوران بازجویی با قرار وثیقه به صورت موقت آزاد شد اما در تاریخ ۱۵ آبان ۱۴۰۰ به اتهام “اقدام علیه امنیت ملی” مورد محاکمه قرار گرفت.

۴. ویان محمدی، فعال مدنی و دانشجوی رشته مدیریت در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۰ توسط ماموران سازمان اطلاعات سپاه پاسداران در منزل خانوادگی خود در تهران بازداشت و به بازداشتگاه سازمان اطلاعات سپاه در پادگان المهدی ارومیه انتقال یافت. این فعال مدنی در تاریخ ۱۰ خرداد به مدت یک هفته در اعتراض به تمدید قرار بازداشت خود دست به اعتصاب غذا زد و پس از صدور قرار وثیقه، به اعتصابش پایان داد. ویان محمدی در تاریخ ۱۲ خرداد پس از یک ماه بازجویی در بازداشتگاه سازمان اطلاعات سپاه به بند زندان زنان مرکزی ارومیه انتقال یافت. ویان محمدی پس از ۴۰ روز بازداشت در تاریخ ۱۹ خرداد با قرار وثیقه یک میلیارد و پانصد میلیون تومانی از زندان مرکزی ارومیه به صورت موقت آزاد شد.

۵. سکینه پروانه، زندانی سیاسی کُرد در تاریخ ۱ خرداد ۱۴۰۰ در اعتراض به ادامه نگهداری خود در زندان مشهد و محرومیت از دسترسی به خدمات پزشکی دست به اعتصاب غذا زد و پس از ۴ روز به اعتصاب غذای خود پایان داد. گفته می‌شود مسئولین حفاظت زندان مشهد این زندانی را تهدید کرده که در صورت عدم توقف اعتصاب غذا با پرونده‌سازی مجدد و انتقال به بیمارستان روانپزشکی مواجه خواهد شد. سکینه پروانه متولد سال ۱۳۶۷، در اوایل پاییز ۹۸ توسط ماموران امنیتی به بهانه ملاقات با خانواده اش در شهر سلیمانیه کردستان عراق بازداشت شد. وی پس از انتقال به مرز ایران و عراق، به مدت ۱۰ روز در بازداشتگاه‌های مریوان و سنندج محبوس و سپس به زندان اوین منتقل شد. وی در بند دو الف، بند ۲۰۹ و بند زنان زندان اوین تحت سخت‌ترین شرایط بازجویی همراه با شکنجه های جسمی و روحی قرار گرفت. وی در تمام این مدت از حق ملاقات با خانواده اش محروم بود.


در فروردین ماه ۱۳۹۹ سکینه پروانه در پی شعارنویسی روی دیوارهای زندان اوین به زندان قرچک منتقل شد. او را به مدت چهار روز با دستبند و پابند در سلول انفرادی نگه داشتند و سپس به بیمارستان روانی درمانی امین آباد  در شهرری منتقل کردند. وی ۲۵ روز در شرایط سخت این تیمارستان نگهداری شد و سپس به بند قرنطینه زندان قرچک ورامین بازگردانده شد. سکینه پروانه در تاریخ ۵ خرداد ۱۳۹۹ در اعتراض به صدور ۵ سال حبس تعزیری و ۲ سال محرومیت از عضویت در گروه‌های سیاسی و همچنین حبس در شرایط عدم تفکیک جرائم، در زندان قرچک دست به اعتصاب غذا زد. وی در تاریخ ۱۴ تیر ۱۳۹۹ در حالی که آثار کبودی و ضرب و شتم روی بدنش وجود داشت مجدداً به زندان اوین منتقل گردید و در مردادماه به اتهام “اغتشاش در زندان” به دو سال حبس محکوم شد. وی سپس به زندان قوچان منتقل شد. سکینه پروانه بعد از اطلاع از احتمال تبعید وی به زندان اصفهان، به مدت ۲۰ روز دست به اعتصاب غذا زد و لب‌های خود را دوخت. وی از تاریخ ۲۴ آذر ۱۳۹۹ تاکنون در زندان مرکزی مشهد نگهداری می‌شود.

۶. فرانک جمشیدی، زندانی سیاسی کُرد که در تاریخ ۲۰ خرداد ۱۴۰۰ برای اجرای حکم یک سال حبس تعزیری به کانون اصلاح و تربیت سنندج منتقل شده بود در اواخر مهر ماه به صورت مشروط از زندان آزاد شد. فرانک جمشیدی، عضو جمعیت کردستان سبز در تاریخ ۸ تیر ۱۳۹۹ توسط نیروهای امنیتی در منزل خانوادگی‌اش در شهر سنندج بازداشت شد. وی پس از ۴ ماه و نیم ماه بازداشت در تاریخ ۲۰ آبان با قرار وثیقه ۲۰۰ میلیون تومانی از زندان آزاد شد. این فعال محیط زیست در بهمن‌ ۱۳۹۹ از سوی شعبه اول دادگاه انقلاب اسلامی سنندج به ریاست قاضی “سعیدی” به اتهام “عضویت در یکی از احزاب اپوزیسیون کُرد” به ۴ سال حبس تعزیری محکوم شد. این حکم پس از اعتراض در شعبه ۴ دادگاه تجدیدنظر استان کردستان به یک سال حبس تبدیل شد.

۷. ثریا حقدوست، فعال مدنی در تاریخ ۲۷ خرداد ۱۴۰۰ توسط نیروهای امنیتی در شهر مریوان بازداشت شد. ماموران امنیتی پس از بازداشت این فعال مدنی در مریوان به دلیل نبود بازداشتگاه زنان در این شهر وی را به سنندج منتقل کردند. این انتقال به دلیل تشدید درد دیسک کمر و وضعیت نامناسب جسمی خانم ثریا حقدوست با آمبولانس انجام شد. وی در تاریخ دوشنبه ۷ تیر  پس از ۱۱ روز بازداشت با قرار وثیقه ۱۰۰ میلیون تومانی به صورت موقت تا برگزاری دادگاه آزاد شد.

۸. ژینا حسنی‌مقدم، ۱۶ ساله و اهل سقز استان کردستان در تاریخ ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ توسط نیروهای امنیتی در این شهر بازداشت شد. ژینا حسنی‌مقدم که پیش از این به یکی احزاب اپوزیسیون کُرد در اقلیم کردستان پیوسته بود و چند ماه در یکی از مراکز این حزب اقامت داشت، خرداد ماه سال جاری پس از هماهنگی خانواده‌‌اش با نهادهای امنیتی به سقز بازگشت. علی‌رغم این هماهنگی‌ها و دریافت “امان‌نامه”٬ چند روز پس از بازگشت در منزل خانوادگی‌اش بازداشت شد. وی پس از بازداشت به بازداشتگاه اداره اطلاعات سنندج منتقل و چند روز بعد با قرار بازداشت موقت به قرنطینه کانون اصلاح و تربیت سنندج منتقل شد.

۹. سنور طامارا٬ شهروند کُرد تابعه ترکیه در تاریخ ۳ تیر ۱۴۰۰ از سوی شعبه اول دادگاه انقلاب اسلامی ارومیه به اتهام “عضویت در حزب کارگران کردستان” به تحمل ۱۰ سال و یک روز حبس محکوم شد. جلسه رسیدگی به اتهامات این زندانی سیاسی در تاریخ ۲ تیر به صورت آنلاین بدون حضور وکیل تعیینی برگزار و روز بعد صدور این حکم رسما به وی در بند زنان زندان مرکزی ارومیه ابلاغ شد.
سنور تامارا، پاییز ۱۳۹۹ در یکی از روستاهای مرزی ارومیه توسط نیروهای سازمان اطلاعات سپاه بازداشت شد. وی به مدت چندین ماه در بازداشتگاه سازمان اطلاعات سپاه در پادگان المهدی سپاه پاسداران ارومیه مورد بازجویی قرار گرفت و در اواخر اسفند به زندان مرکزی ارومیه منتقل شد. این زندانی سیاسی از زمان بازداشت تاکنون از حق داشتن وکیل تعیینی، ملاقات و تماس با خانواده‌ محروم است.

۱۰. در تاریخ ۸ تیر ۱۴۰۰ پرونده آنیسا جعفری مهر، فعال ادبی کرد که در دادگاه بدوی تبرئه شده بود با اعتراض دادستانی دادسرای عمومی و انقلاب اسلام آباد غرب در استان کرمانشاه برای بررسی مجدد به دادگاه تجدیدنظر ارسال شد. دادگاه این فعال ادبی در تاریخ ۳۰ بهمن ۱۳۹۹ برگزار و از باب “تبلیغ علیه نظام” مورد تفهیم اتهام قرار گرفته بود. این در حالی است که پیشتر اتهام “اقدام علیه امنیت ملی” از طریق همکاری با احزاب اپوزیسیون کُرد علیه وی مطرح شده بود. آنیسا جعفری‌مهر، فارغ‌التحصیل کارشناسی ارشد رشته زبان‌شناسی و عضو شورای نویسندگان فصل‌نامه ادبی و هنری «ژ» در تاریخ ۳ آذر ۱۳۹۹ توسط ماموران امنیتی در منزل شخصی خود در شهر اسلام‌آباد غرب بازداشت و پس از ۱۷ روز نگهداری در بازداشتگاه اداره اطلاعات و بند زنان کانون اصلاح و تربیت کرمانشاه در تاریخ ۱۹ آذر با قرار وثیقه ۳۵۰ میلیونی آزاد شد. یک سال قبل از آن نیز در آذر ماه ۱۳۹۸ آنیسا جعفری‌مهر به همراه ۶ فعال کُرد دیگر در جریان بازداشت جمعی فعالان ادبی و فرهنگی در اسلام‌آباد غرب و کرمانشاه توسط ماموران امنیتی بازداشت شده بودند.

۱۱. ناهید کمانگر، دانشجوی رشته زبان و ادبیات کُردی دانشگاه کردستان در تاریخ ۱۵ تیر پس از احضار به ستاد خبری اداره اطلاعات کامیاران بازداشت و به بند زنان کانون اصلاح و تربیت سنندج منتقل شد. وی در مدت بازداشت خود از طرف بازجویان امنیتی برای انجام اعترافات اجباری علیه حسین کمانگر، پدرش که به اتهام “بغی” از طریق عضویت در حزب حیات آزاد کردستان (پژاک) در زندان به سر می‌برد تحت فشار قرار گرفت. در تاریخ ۶ شهریور، این فعال مدنی با قرار وثیقه ۵۰۰ میلیون تومانی به صورت موقت تا زمان برگزاری دادگاه از زندان سنندج آزاد شد.

۱۲. عظیمه ناصری، فعال مدنی در تاریخ ۵ مرداد ۱۴۰۰ توسط نیروهای سازمان اطلاعات سپاه در منزل خانوادگی خود بازداشت و به بازداشتگاه این نهاد نظامی-امنیتی در ارومیه منتقل شد. عظیمه ناصری در مدت یک ماه بازجویی در بازداشتگاه سازمان اطلاعات سپاه پاسداران برای انجام اعترافات اجباری مورد تهدید و شکنجه روحی قرار گرفت. وی در تاریخ ۹ شهریور با قرار وثیقه ۲۰۰ میلیون تومانی به صورت موقت آزاد شد. این فعال مدنی پیشتر نیز در تاریخ ۲۰ دی‌ ۱۳۹۹ همزمان با موج گسترده بازداشت فعالان کُرد توسط نیروهای سازمان اطلاعات سپاه پاسداران در مهاباد بازداشت و در تاریخ ۱۷ اسفند همان سال با قرار وثیقه به صورت موقت تا زمان برگزاری دادگاه آزاد شده بود.


۱۳. سمیه کارگر، فعال مدنی اهل ایلام و فارغ‌التحصیل رشته فلسفه دانشگاه تبریز در تاریخ ۱۱ مرداد ۱۴۰۰ به اتهام “مشارکت در اداره گروه غیرقانونی” به ۶ سال حبس تعزیری و از بابت “فعالیت تبلیغی علیه نظام” به ۸ ماه حبس تعزیری محکوم شد. سمیه کارگر در تاریخ ۲۵ مهر ۱۳۹۹ در منزل شخصی خود در تهران توسط سازمان اطلاعات سپاه پاسداران بازداشت و به بازداشتگاه این نهاد امنیتی در زندان اوین منتقل شد. وی اواسط بهمن ماه پس از ۴ ماه بازجویی در بند ۲ الف بازداشتگاه اوین تهران به زندان قرچک ورامین انتقال یافت. این فعال مدنی به دلیل شرایط سخت بیش از ۶ ماه بازداشت دچار کاهش وزن شدید و بیماری معده شده است. وی همچنین به دلیل ابتلا به یک بیماری نادر چشمی داری ضعف شدید بینایی است. این در حالی است که به علت بازداشت، پروسه درمانی وی که قرار بود در کشور فرانسه ادامه پیدا کند، متوقف شده بود. وی پیشتر در تاریخ ۸ اردیبهشت ۱۴۰۰ با قرار وثیقه‌ به صورت موقت آزاد شد.

۱۴. چرو احمدی، فعال مدنی اهل دیواندره استان کردستان در تاریخ ۲۵ مرداد ۱۴۰۰ توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد. او یک روز بعد با قرار وثیقه به صورت موقت آزاد شد. چرو احمدی، فارغ‌التحصیل مقطع کارشناسی رشته مهندسی شیمی و مقطع کارشناسی رشته روزنامه‌نگاری از دانشگاه پیام‌نور سنندج و مدرس زبان کُردی و عضو هیأت مدیره مؤسسه فرهنگی – اجتماعی زاگرس است.

۱۵. تارا احمدی ۱۶ ساله، سونیا کریمی ١۴ ساله و پریا فتحی ١۴ ساله در تاریخ ۲ شهریور ۱۴۰۰ توسط ماموران سازمان اطلاعات سپاه پاسداران در شهر جوانرود استان کرمانشاه بازداشت شدند. هر سه این افراد  پس از یک روز آزاد شدند.

۱۶. سعدا خدیرزاده، اهل پیرانشهر استان آذربایجان غربی در تاریخ ۲۲ مهر ۱۴۰۰ توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به بازداشتگاه مرکزی اداره اطلاعات شهر ارومیه منتقل شد. وی در حالی که باردار بود از دسترسی به خدمات درمانی و ملاقات با خانواده محروم شد. او در تاریخ ۱۷ آبان پس از اتمام مراحل بازجویی به زندان ارومیه منتقل شد.

۱۷. سنور خلیفانی، زندانی مذهبی ۳۰ ساله اهل مهاباد در تاریخ ۲۸ شهریور ۱۴۰۰ پس از ۹ ماه نگهداری در سلول انفرادی اداره اطلاعات ارومیه به بند زنان زندان مرکزی این شهر بازگردانده شد. او  طی دوران انفرادی از ملاقات با خانواده‌اش محروم بوده و تنها چند بار و آن هم از طریق تلفن با خانواده‌اش تماس داشته است. سنور خلیفانی زمستان سال ۱۳۹۳ همراه با همسرش و یک زوج  دیگر با رفتن به سوریه به صفوف “جبهه النصره” پیوستند اما پس از دو سال سنور خلیفانی همراه با زن دیگری به نام حلیمه توره اهل مهاباد از این گروه جدا و به صورت مخفیانه به ایران بازگشته بودند. بعد از سه ماه زندگی مخفیانه در ایران سرانجام سنور خلفانی در شهرستان جوانرود و حلیمه توره  در شهر سنندج توسط نیروهای اداره اطلاعات بازداشت و به بازداشتگاه اطلاعات ارومیه منتقل و پس از سه ماه بازجویی به زندان مرکزی ارومیه منتقل شدند.

این دو زن بازداشت شده چند ماه بعد با تودیع وثیقه از زندان آزاد شدند. سپس در سال ۱۳۹۶ از سوی شعبه دوم دادگاه انقلاب اسلامی ایران ارومیه سنور خلیفانی به اتهام «عضویت در داعش» محاکمه و به ۱۵ سال و حلیم توره به ۵ سال حبس محکوم شدند. این دو جهت تحمیل دوران بازداشت خود در سال ۱۳۹۷ بازداشت و به زندان ارومیه منتقل شدند. این حکم در حالی صادر شده که سنور خلیفانی عضو داعش نبوده است. حلیم توره سال گذشته مشمول عفو مشروط شد و از زندان آزاد شد اما سنور خلیفانی بیش از سه سال است که بدون حق داشتن مرخصی در زندان ارومیه نگهداری می شود. این دو نفر در هیچ یک از مراحل دادرسی از دسترسی به وکیل و مشاوره حقوقی برخوردار نبوده‌اند.

۱۸. در اعتراض به کاهش زمان هواخوری و تماس‌های تلفنی زندانیان بند زنان زندان مرکزی ارومیه، زندانیان این بند برای اعتراض به این وضعیت به مدت دو روز در تاریخ ۲۴ و ۲۵ مهر از تحویل غذای زندان خودداری کردند. گفته می‌شود که در بند زنان زندان مرکزی ارومیه ۴ اتاق مجزا با ۳۶ تخت وجود دارد که هم‌اکنون در هر اتاق دست‌کم ۴۰ زندانی نگهداری می‌شوند. با توجه به اعمال محدودیت‌های جدید، زندانیان زن در این اتاق‌ها که دارای مساحت کوچک با تراکم بالای جمعیت و فاقد دستگاه تهویه هوا هستند حدود ۲۲ ساعت در روز نگهداری می‌شوند. پیشتر قبل از اعمال محدودیت‌های جدید همه زندانیان هر ۴ اتاق روزانه اجازه رفت و آمد به راهروی بند، اتاق‌های دیگر و هوا خوری را داشتند اما حالا فقط ۲ ساعت در روز درب هر اتاق باز می‌شود و زندانیان از تردد به اتاق‌های دیگر نیز منع شده‌اند. همچنین تماس‌های تلفنی زندانیان نیز از هر روز به ۴ روز یک بار کاهش پیدا کرده است.

۱۹. مریم صادقی از اعضای کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل‌های کارگری در تاریخ ۱ آبان ۱۴۰۰ توسط نیروهای امنیتی در منزل خانوادگی‌اش در سنندج بازداشت شد. وی پس از ۲ هفته بازداشت در تاریخ چهارشنبه ۱۲ آبان با قرار وثیقه به صورت موقت از بند زنان کانون اصلاح و تربیت سنندج آزاد شد. گفته می‌شود بازداشت مریم صادقی به دنبال شرکت در مراسم خاکسپاری دایه آسیه عظمی، مادر دو جانباخته کومله در تاریخ ۲۴ مهر صورت گرفته است. در اواسط دی ماه ۱۴۰۰ مریم صادقی از سوی دادگاه انقلاب اسلامی سنندج به اتهام “تبلیغ علیه نظام” به یک سال حبس تعلیقی محکوم شد.

۲۰. حکم دو سال حبس تعلیقی رویا جلالی، فعال محیط زیست اهل سنندج در اوایل آبان ماه ۱۴۰۰ توسط شعبه ۴ دادگاه تجدیدنظر استان کردستان به ریاست قاضی مصطفی طیاری عینا تایید شد. او پیشتر از سوی شعبه اول دادگاه انقلاب اسلامی سنندج به ریاست قاضی سعیدی به اتهام “عضویت در حزب حیات آزاد کردستان” به ۲ سال حبس تعلیقی محکوم شده بود. این عضو جمعیت کردستان سبز در تاریخ ۱۴ بهمن ۱۳۹۹ توسط نیروهای امنیتی در منزل خانوادگی‌اش در شهر سنندج بازداشت شد. نیروهای امنیتی هنگام بازداشت با توسل به خشونت رویا جلالی و خانواده‌اش را مورد توهین قرار دادند. وی در تاریخ ۱۳ اسفند با قرار وثیقه ۱۰۰ میلیون تومانی به صورت موقت از کانون اصلاح و تربیت سنندج آزاد شد.

۲۱. کژال نصری، فعال مدنی در تاریخ ۲۱ آذر توسط نیروهای اداره اطلاعات سنندج در منزل خانوادگی‌اش در روستای “تنگیسر” سنندج بازداشت و به بازداشتگاه اداره اطلاعات این شهر منتقل شد. وی در این مدت از حق ملاقات و تماس با خانواده محروم بود. در تاریخ ۲۰ دی ۱۴۰۰ کژال نصری پس از یک ماه بازداشت با قرار وثیقه ۱۰۰ میلیون تومانی به صورت موقت آزاد شد. آزادی این فعال مدنی با دستبند الکترونیکی صورت گرفت و وی تا زمان نامشخصی از حق رفت و آمد به روستای محل سکونتش منع شد. گفته می‌شود پس از اعتصاب غذای دو روزه مادر این فعال مدنی در مقابل ستاد خبری اداره اطلاعات سنندج، بازجویان امنیتی با آزادی موقت وی موافقت کردند.

۲۲. مژگان کاوسی، نویسنده و پژوهشگر کُرد در تاریخ ۱۵ دی ۱۴۰۰ پس از تحمل ۲۱ ماه حبس از زندان “کچوئی” کرج آزاد شد. او در تاریخ ۲۷ آبان‌ ۱۳۹۸ توسط نیروهای سازمان اطلاعات سپاه پاسداران در منزل خانوادگی خود در نوشهر بازداشت و پس از حدود یک ماه با قرار وثیقه از زندان آزاد شد. وی ابتدا از سوی دادگاه انقلاب اسلامی نوشهر به ۶۹ ماه حبس محکوم شد اما دادگاه تجدیدنظر استان مازندران این حکم را به ۷۶ ماه و نیم افزایش داد.

۲۳. زهرا (زارا) محمدی، فعال ادبی و فرهنگی کُرد در تاریخ ۱۸ دی ۱۴۰۰ برای اجرای حکم ۵ سال حبس تعزیری خود را به دفتر اجرای احکام دادگاه سنندج معرفی کرد و به زندان زنان در کانون اصلاح و تربیت سنندج منتقل شد. زارا محمدی در تاریخ ۲ خرداد ۱۳۹۸ توسط نیروهای امنیتی در سنندج بازداشت شد. وی حدود ۶ ماه به دلیل فعالیت‌‌های خود تحت بازجویی قرار گرفت و برای انجام اعترافات اجباری تحت فشار قرار داشت. او در تاریخ ۱۱ آ‌ذر ۱۳۹۸ با سپردن وثیقه ۷۰۰ میلیون تومانی آزاد شد. زارا محمدی در تاریخ ۲۷ بهمن ۱۳۹۸ در شعبه اول دادگاه انقلاب اسلامی سنندج به اتهام “تشکیل دسته و جمعیت به هدف بر هم زدن امنیت ملی” محاکمه و به ۱۰ سال حبس تعزیری محکوم شد. این حکم در شعبه ۴ دادگاه تجدیدنظر استان کردستان به ۵ سال حبس تبدیل شد.

وکلای خانم محمدی در اعتراض به این حکم درخواست اعاده دادرسی از طریق اعمال ماده ۴۷۷ قانون کیفری را داده بودند که بر اساس خبر منتشر شده از سوی انجمن نوژین این درخواست از سوی مدیرکل داگستری سنندج رد شده است. زهرا محمدی مدیر انجمن نوژین است و طی سال‌های اخیر فعالیت‌های او در حوزه آموزش و تدریس زبان کُردی متمرکز بوده است. انجمن نوژین با مجوز رسمی از وزارت کشور طی سال‌های اخیر اقدام به برگزاری کلاس‌هاى آموزش زبان کُردى در شهرهای مختلف کردستان كرده است. این نهاد مدنی همچنین در حوزه‌های دیگر فرهنگی و همچنین تشکیل کمپین‌های کمک‌رسانی به سیل‌زدگان، کمک‌رسانی به مردم در دوران همه‌گیری کرونا و… نیز فعال بوده است.

جمعی از شهروندان و فعالان کُرد با حضور همزمان در مقابل دادگاه سنندج ضمن ابراز اعتراض به اجرای این حکم ناعادلانه، همبستگی و همراهی خود با این فعال ادبی و فرهنگی را نشان دادند. زهرا محمدی طی سخنانی در جمع حاضران در مقابل دادگاه با اشاره به شعر “قوڕ بەسەر ئەو دوژمنەی؛ هیوای بە بەندیخانەیە!” (زبون و ذلیل است آن دشمنی که امیدش به زندان باشد!) گفت: طی این دو سال و نیمی که از بازداشت و پروسه دادگاهم می‌گذرد بارها گفته‌ام، آن کسی که به دلیل افکار و فعالیت‌هایش به زندان می‌رود مطمئنا در آنجا نسبت به اعتقادات و فعالیت‌هایش باورمندتر خواهد شد.


۲۴. شنه احمدی، شهروند ٢١ ساله اهل پاوه استان کرمانشاه در تاریخ ۱۸ دی ۱۴۰۰ پس از احضار به دادگاه این شهر بازداشت و جهت اجرای حکم سه ماه زندان به زندان زنان کرمانشاه منتقل شد. او در سال ۱۳۹۹ به اقلیم کردستان عراق رفته و به عضویت حزب دمکرات کردستان ایران درآمده بود، اما پس از مدتی از این حزب جدا شده و به ایران بازگشته بود. وی در دادگاه انقلاب اسلامی پاوه به اتهام “عضویت در حزب دمکرات کردستان” ابتدا به ۶ ماه حبس محکوم شد. این حکم در دادگاه تجدیدنظر استان کرمانشاه به ۹۱ روز حبس تبدیل شد.

۲۵. شهناز صادقی‌فر، زندانی سیاسی کُرد در تاریخ ۷ بهمن ۱۴۰۰ پس از موافقت شعبه دوم دادگاه انقلاب اسلامی ارومیه با درخواست آزادی مشروط وی از زندان مرکزی ارومیه آزاد شد. این زندانی سیاسی در اسفند ماه ۱۳۹۹ از سوی شعبه دوم دادگاه انقلاب اسلامی ارومیه به ریاست قاضی علی شیخلو به اتهام “عضویت در حزب آزادی کردستان (پاک)” به ۵ سال و یک روز حبس محکوم شده بود. وی در فروردین ماه سال جاری پس از حدود ۲۰ ماه بازداشت با قرار وثیقه ۱۵۰ میلیون تومان به صورت موقت از زندان ارومیه آزاد شده بود اما در تاریخ ۲۳ آبان پس از احضار به ستاد خبری اداره اطلاعات ارومیه مجددا بازداشت و به زندان منتقل شد. یک منبع مطلع به پرونده این زندانی سیاسی پیشتر به شبکه حقوق بشر کردستان گفته بود: “شهناز صادقی‌فر به همراه فرزندش آیناز زارع چند سال پیش به اقلیم کردستان رفته و به مدت چند سال به عضویت حزب آزادی کردستان (پاک) درآمده بودند، اما شهریور ماه ۱۳۹۸ پس از اصرار خانواده و هماهنگی با سازمان اطلاعات سپاه پاسداران ارومیه به ایران بازگشتند.” به گفته این منبع، نیروهای مرزبانی “سیرانبند” بانه پس از ورود این دو نفر به ایران اقدام به بازداشت آنها کردند، اما پس از استعلام از سازمان اطلاعات سپاه پاسداران آنها را آزاد کردند تا خودشان را به این نهاد نظامی-امنیتی در ارومیه معرفی کنند: “شهناز و دخترش طی دو روز متوالی به سازمان اطلاعات سپاه پاسداران ارومیه رفتند و روز دوم بازداشت و به مدت دو ماه تحت بازجویی قرار گرفتند.”

جلسه دادگاه شهناز صادقی در ۳۱ تیر ۱۳۹۹ در شعبه دوم دادگاه انقلاب اسلامی ارومیه به ریاست قاضی «علی شیخ‌لو» برگزار و دو روز بعد صدور ۱۵ سال حبس به اتهام “اقدام علیه امنیت ملی” از طریق عضویت در حزب آزادی کردستان (پاک) به این شهروند کُرد در زندان مرکزی ارومیه ابلاغ شد. دیوان عالی کشور این حکم را به دلیل نقص در پرونده نقض کرد و بار دیگر به شعبه ۲ دادگاه انقلاب ارومیه ارجاع داد. در اسفند ماه ۱۳۹۹ این زندانی سیاسی این‌بار به ۵ سال و یک روز حبس محکوم شد و او با موافقت قاضی تا قطعی شدن این حکم با قرار وثیقه ۱۵۰ میلیون تومان از زندان آزاد شد. آیناز زارع نیز پیش از آن در تاریخ ۲۶ آبان ۱۳۹۹ پس از سپری کردن ۱۵ ماه حبس از زندان آزاد شده بود.

۲۶. زمانه زیویه، فعال مدنی اهل سقز استان کردستان در تاریخ ۹ بهمن ۱۴۰۰ توسط ماموران امنیتی در منزلش در سقز بازداشت و به سنندج منتقل شد. وی تا تاریخ ۸ اسفند ماه روزانه برای بازجویی به بازداشتگاه اداره اطلاعات منتقل و شب‌ها به سلول انفرادی قرنطینه کانون اصلاح و تربیت سنندج بازگردانده می‌شد. این فعال مدنی پس از اتمام دوران بازجویی ابتدا به بند عمومی زنان کانون اصلاح و تربیت سنندج و پس از آن به بند زنان زندان سقز منتقل شد.

زمانه زیویه پس از ۳۳ روز بازداشت در تاریخ ۱۲ اسفند ماه با قرار وثیقه ۳۰۰ میلیون تومانی به صورت موقت از زندان این شهر آزاد شد. این فعال مدنی پیشتر در تاریخ ۱۵ آبان ۱۳۹۶ در جریان حمایت از همه‌پرسی استقلال اقلیم کردستان توسط نیروهای امنیتی بازداشت و پس از ۳ روز با قرار وثیقه آزاد شده بود. وی در آن پرونده از سوی دادگاه انقلاب اسلامی سقز به اتهام “اخلال در نظم عمومی” به ۵۰ ضربه شلاق و پرداخت یک میلیون و ششصد هزار تومان جزای نقدی محکوم شد.

۲۷. رویا محی‌الدینی، ۱۸ ساله و اهل پاوه استان کرمانشاه در اواسط بهمن ماه ۱۴۰۰ به دلیل عضویت چند ماهه در حزب دموکرات کردستان به یک سال حبس و سه سال ممنوعیت خروج از کشور محکوم شد. او تابستان سال گذشته پس از پنج ماه عضویت در حزب دموکرات کُردستان از این حزب جدا شده و هنگام بازگشت به ایران توسط نیروهای امنیتی در مرز بازداشت شد. فرایند رسیدگی قضایی به پرونده رویا محی‌الدینی بدون رعایت حداقل‌های حقوق یک متهم و بدون حق دسترسی به وکیل بوده است.

۲۸. خدیجه مهدی‌پور، زندانی سیاسی کُرد در تاریخ ۲۱ بهمن ۱۴۰۰ با تحریک مسئولین زندان ایلام از سوی ۳ زندانی جرائم عمومی به بهانه “توهین به علی خامنه‌ایی و قاسم سلیمانی” مورد ضرب و شتم قرار گرفت. در جریان این حمله چشم این زندانی سیاسی دچار کبودی شد. در چند ماه گذشته به دلیل عدم رعایت اصل تفکیک جرائم بارها این زندانی سیاسی به بهانه‌های مختلف از سوی زندانیان جرائم عمومی مورد توهین، تهدید و آزار قرار گرفت.

خدیجه مهدی‌پور که از نارحتی‌های گوارشی و مشکل چشم رنج می‌برد از حق دسترسی مناسب به خدمات درمانی محروم شده است. وی در تاریخ ۱۴ دی ماه پس از چند هفته به بیمارستان خارج از زندان منتقل و پس از تجویز دارو و عینک برای مشکل چشم به زندان بازگردانده شد. این زندانی سیاسی در تاریخ ۱۸ مهر ماه سال جاری توسط ماموران سازمان اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایلام بازداشت و پس از ۲ روز بازجویی توسط این نهاد نظامی-امنیتی به زندان مرکزی این شهر منتقل شد. وی بعد از چند هفته از سوی شعبه ۲ دادگاه انقلاب اسلامی ایلام به ریاست قاضی پروانه به اتهامات “تبلیغ علیه نظام”، “توهین به بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران” و “توهین به رهبری” با اعمال ماده ۱۳۴ ( قانون تجمیع احکام) به ۲۰ ماه حبس تعزیری محکوم شد. او پیشتر در تاریخ ۱۹ مهر ماه ۱۳۹۹ توسط نیروهای امنیتی بازداشت و پس از مدتی به پرداخت جزای نقدی بدل از حبس محکوم شده بود.

۲۹. هاجر سعیدی، فعال کارگری و حقوق زنان در تاریخ ۲۱ بهمن۱۴۰۰ به ستاد خبری اداره اطلاعات شهر سنندج احضار شد. وی پیشتر در تاریخ ۱۸ خرداد ۱۳۹۹ توسط نیروهای امنیتی در سنندج بازداشت و پس از ۱۸ روز با قرار کفالت آزاد شد. هاجر سعیدی در مرداد ماه ۱۳۹۹ به اتهام “اقدام علیه امنیت ملی” از طریق عضویت در حزب کمونیست ایران (کومله) و همچنین شرکت در تجمعات غیرقانونی و ارتباط با فعالان کارگری به ۵ سال حبس که برای مدت ۴ سال به حالت تعلیق درآمده، محکوم شده است. در طول مدت تعیین شده این فعال زن باید هر چهار ماه یک بار خود را به اداره اطلاعات سنندج معرفی کند.

۳۰. حکم یک سال حبس تعزیری اژین رحمانی، شهروند اهل سنندج در بهمن ماه ۱۴۰۰ توسط دادگاه تجدیدنظر استان کردستان به یک سال حبس تعلیقی به مدت یک سال تبدیل شد. این شهروند کُرد پیشتر از سوی دادگاه کیفری دو بانه به اتهام “اقدام علیه امنیت ملی” از طریق عضویت در حزب دمکرات کردستان ایران و “خروج غیرقانونی از مرز” به تحمل یک سال حبس تعزیری محکوم شده بود. پس از اعتراض او به حکم صادره، پرونده به شعبه ۹ دادگاه تجدیدنظر استان کردستان ارجاع و این حکم به یک سال تعلیقی به مدت یک سال تبدیل شد. اژین رحمانی، ۲۲ ساله در مهر ماه ۱۴۰۰ پس از ۸ ماه عضویت در حزب دمکرات کردستان ایران و حزب دمکرات کردستان از طریق مرز بانه به ایران بازگشت. وی پس از بازگشت در مرز بانه از سوی نیروهای امنیتی بازداشت و پس از بازجویی با قرار وثیقه آزاد شد.

۳۱. آرزو لطیفی، خواهر کیومرث لطیفی، فعال مدنی بازداشت شده اهل سنندج در تاریخ ۳۰ بهمن ۱۴۰۰ به دلیل پیگیری وضعیت برادرش توسط نیروهای امنیتی بازداشت و پس از چند ساعت بازجویی آزاد شد. نیروهای امنیتی وی را تهدید کردند که از رسانه‌ای کردن بازداشت برادرش خودداری و سکوت اختیار کند. آرزو لطیفی پس از بازداشت کوتاه مدت به دلیل وضعیت نامناسب جسمانی و ضرب و شتم توسط نیروهای امنیتی به بیمارستان توحید سنندج منتقل شد.

۳۲. به دنبال شیوع دوباره ویروس کرونا در بند زنان زندان ارومیه ده‌‌ها تن از زندانیان این بند به کرونا مبتلا شدند. این در حالی است که به دلیل نبود خدمات درمانی و پزشکی مناسب، بسیاری از مبتلایان از جمله ۴ زندانی سیاسی به نام‌های گلاله مرادی، سنور خلیفانی، سنور تامارا و سمیه قریشی در وضعیت جسمی بدی به سر می‌برند. حدود ۱۵۰ زندانی در این بند نگهداری می‌شوند.


۳۳. واران (اسرا) محمدنژاد، فعال مدنی و عضو انجمن فرهنگی-اجتماعی نوژین سنندج در تاریخ ۲ اسفند ۱۴۰۰ همزمان با روز جهانی زبان مادری، در حالی که همراه همسر خود، پیام میری مشغول پخش تراکت و پوسترهای ویژه این روز در خیابا‌ن‌های سنندج بودند توسط نیروهای امنیتی بازداشت و پس از چند ساعت بازجویی آزاد شدند.

۳۴. به دنبال انتشار ویدیویی از گوزل حاجی‌زاده، مادر زینب جلالیان در شبکه‌های اجتماعی که در آن از نهادهای حقوق بشری خواسته بود برای آزادی فرزند٬ تلاش کنند، نیروهای امنیتی در تاریخ ۲ اسفند با مراجعه به منزل وی اقدام به بازداشت گوزل (گورچه) حاجی‌زاده کردند. او پس از انتقال به اداره اطلاعات ماکو و چندین ساعت بازجویی آزاد شد. مادر زینب برای چندین ساعت از سوی بازجویان امنیتی در خصوص این ویدیو و افرادی که اقدام به ضبط آن کرده‌اند مورد بازجویی قرار گرفت. بازجویان امنیتی وی را تهدید کردند که به هیچ شیوه حق مصاحبه با رسانه و انتشار اخبار وضعیت زینب را ندارد. علی‌رغم این‌که وی پس از چند ساعت بازداشت آزاد شد اما منزل خانواده زینب کماکان برای چند روز از سوی نیروهای امنیتی تحت کنترل قرار داشت. نیروهای امنیتی پیش از این نیز علی جلالیان، پدر زینب جلالیان را به دلیل اطلاع رسانی در مورد وضعیت دخترش به مدت ۲۴ ساعت بازداشت و مورد بازجویی و تهدید قرار داده و تلفن شخصی او نیز به مدت چند ماه مسدود شده بود.


زینب جلالیان طی سال گذشته ۴ بار به زندان‌های مختلف ایران تبعید شده است و از تاریخ ۱۹ آبان ۱۳۹۹ پس از انتقال غیرقانونی به زندان یزد به صورت مدام تحت فشار بازجویان امنیتی بوده و هر گونه حقوق عادی وی به عنوان یک زندانی از وی سلب شده است. او تنها هر از چند گاهی به صورت تلفنی آن‌هم به زبان فارسی و بسیار کوتاه حق تماس با پدر و مادرش را دارد و از ملاقات نیز محروم است. این در حالی است که وی طی ۱۵ سال حبس در شرایط سخت زندان‌های مختلف کشور به بیماری‌های مختلفی مبتلا شده است و به دلیل محرومیت از خدمات پزشکی و درمانی در وضعیت نامناسب جسمی قرار دارد.


زینب جلالیان، متولد سال ۱۳۶۱ در روستای “دیم قشلاق” شهرستان ماکو در استان آذربایجان غربی است. او اسفند ماه ۱۳۸۶ در کرمانشاه بازداشت شد و پس از ماه‌ها نگهداری در سلول انفرادی اداره اطلاعات این شهر و تحمل شکنجه‌های شدید جسمی و روحی، توسط دادگاه انقلاب اسلامی به اتهام “اقدام علیه امنیت ملی” و “محاربه” از طریق عضویت در حزب حیات آزاد کردستان (پژاک) به اعدام محکوم شد. این حکم پس از تایید در دادگاه تجدیدنظر استان کرمانشاه در سال ۱۳۹۰ با یک درجه تخفیف به حبس ابد تبدیل شد و پس از آن زینب به زندان خوی در استان آذربایجان غربی انتقال یافت. وی طی این سال‌ها در زندان به بیماری‌های متعددی از جمله اختلال در بینایی، ناخنک چشم، برفک دهان، آسم و کرونا مبتلا شده است.

۳۵. سهیلا حجاب، زندانی سیاسی در تاریخ ۵ اسفند ۱۴۰۰ به دلیل وخامت حالش از بند زنان کانون اصلاح و تربیت کرمانشاه به بیمارستان منتقل شد. انتقال این فعال مدنی زندانی به بیمارستان در پی آن صورت گرفته که او روز پنج‌شنبه از حال رفته و به کمک سایر زندانیان ابتدا به بهداری زندان و سپس به بیمارستانی در خارج از زندان منتقل شده است. منابع خبری پیشتر در ۲۱ بهمن گزارش داده بودند که خانم حجاب در زندان کرمانشاه به کرونا مبتلا شده و همزمان با ابتلای او خدمات پزشکی به زندانیان این زندان به دلیل “نبود پزشک متخصص” و “تعطیلی بهداری” متوقف شده است.


سهیلا حجاب خرداد ۱۳۹۸ توسط نیروهای امنیتی بازداشت و اواخر اسفند همان سال با تودیع قرار وثیقه سه میلیارد تومانی تا پایان مراحل دادرسی از زندان اوین آزاد شد. او بعدتر بابت اتهاماتی چون “تبلیغ علیه نظام”، “اجتماع و تبانی”، “تشویش اذهان عمومی به قصد آشوب” و “تشکیل گروه غیرقانونی” از سوی شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران به ۱۸ سال حبس محکوم شد که ۵ سال از آن به عنوان اشد مجازات قابل اجرا است.