دقایقی پیش، خانواده حمید حسین‌نژاد حیدرانلو، زندانی سیاسی محکوم به اعدام، ملاقات ده‌دقیقه‌ای با وی در زندان مرکزی ارومیه داشتند. این آخرین ملاقات با حضور نیروهای امنیتی و در شرایط کنترل‌شده صورت گرفت. حمید حسین‌نژاد، در این دیدار کوتاه و در حالی‌که با دست‌بند و پابند منتقل شده بود، از احتمال جدی اجرای حکم اعدام خود در بامداد روز جمعه ۲۹ فروردین خبر داد.

بر اساس اطلاع شبکه حقوق بشر کردستان، امروز پنج‌شنبه ۲۸ فروردین ۱۴۰۴، خانواده و بستگان این زندانی سیاسی در مقابل زندان مرکزی ارومیه تجمع کرده و خواستار توقف اجرای حکم اعدام او شدند.

حمید حسین‌نژاد در ملاقات امروز، بار دیگر ضمن رد کلیه اتهامات مطرح‌شده علیه خود، از ساختگی بودن پرونده و نقش نیروهای امنیتی در سناریوسازی علیه وی سخن گفته است.

روز گذشته، عثمان مزین، وکیل این زندانی سیاسی، ابلاغیه‌ای از سوی شعبه ۹ اجرای احکام دادسرای عمومی و انقلاب ارومیه دریافت کرده که در آن، تاریخ اجرای حکم اعدام موکلش برای روز جمعه ۲۹ فروردین تعیین شده است. این در حالی است که وکیل پرونده در حال ثبت درخواست اعاده دادرسی در دیوان عالی کشور بوده و روند قضایی هنوز به شکل نهایی پایان نیافته است.

عثمان مزین در گفت‌وگو با شبکه حقوق بشر کردستان اعلام کرد که صدور و تأیید حکم اعدام علیه موکلش در شرایطی صورت گرفته که طبق اسناد و مدارک موجود، حمید حسین‌نژاد در زمان وقوع درگیری منجر به کشته‌شدن تعدادی از نیروهای مرزبانی ایران، در کشور ترکیه حضور داشته است.

در نسخه‌ای از دفاعیه‌ این زندانی سیاسی که برای فرجام‌خواهی به دیوان عالی کشور ارسال شده و نسخه‌ای از آن در اختیار شبکه حقوق بشر کردستان قرار گرفته، حمید حسین‌نژاد ضمن اشاره به شکنجه‌های اعمال‌شده در دوران بازداشت، محرومیت از دسترسی به وکیل و ملاقات با خانواده، بر بی‌گناهی خود تأکید کرده و اتهام وارده را سناریویی امنیتی برای سرپوش گذاشتن بر ناکامی نیروهای امنیتی در شناسایی عاملان درگیری دانسته است.

او در متن دفاعیه‌اش خطاب به دیوان عالی کشور نوشته است:

«در جلسات بازجویی، درخواست بررسی تصاویر دوربین‌های مداربسته مرزی ایران و ترکیه را دادم که ورود و خروج من را ثبت کرده‌اند، اما بازجویان که هدف‌شان پیشبرد سناریوی خود بود، هیچ توجهی نکردند. من سواد خواندن و نوشتن ندارم و از کودکی در روستا زندگی کرده‌ام. فارسی را به‌تازگی در زندان یاد گرفته‌ام. در بازجویی‌ها، ضابطان قضایی آن‌چه خود می‌خواستند نوشتند و از من فقط اثر انگشت گرفتند؛ هیچ‌یک از متون برایم خوانده نشد. در نخستین حضورم نزد بازپرس، پس از حدود ده ماه حبس انفرادی و تحمل شکنجه‌های جسمی و روانی، صراحتاً اعلام کردم که اعترافات ثبت‌شده بیان من نبوده‌اند و در زمان درگیری، داخل کشور حضور نداشته‌ام.»

حمید حسین‌نژاد حیدرانلو متولد ۱۳۶۴، اهل روستای «سگریک» از توابع چالدران و پدر سه فرزند است. او در تاریخ ۲۴ فروردین ۱۴۰۲ به همراه چند شهروند افغانستانی در منطقه مرزی چالدران توسط نیروهای مرزبانی ایران بازداشت و ابتدا به بازداشتگاه مرزبانی منتقل شد. با وجود صدور قرار وثیقه برای آزادی‌اش در همان روز، به‌دلیل مخالفت وزارت اطلاعات، این قرار پذیرفته نشد و وی به بازداشتگاه اداره اطلاعات ارومیه منتقل گردید.

او به مدت ۱۱ ماه و ۱۰ روز در بازداشتگاه اداره اطلاعات تحت بازداشت بوده و در این مدت تحت شکنجه‌های شدید جسمی و روانی قرار گرفته تا به مشارکت در درگیری مسلحانه میان نیروهای حزب کارگران کردستان (پ‌ک‌ک) و نیروهای مرزبانی جمهوری اسلامی ایران، که منجر به کشته شدن ۸ نیروی مرزبانی شد، اعتراف کند.

به گفته خانواده‌اش، در طول این مدت، حمید حسین‌نژاد تنها دو بار اجازه تماس تلفنی کوتاه با خانواده داشته و از حق ملاقات حضوری و دسترسی به وکیل محروم بوده است. او حدود هشت ماه تحت فشار بازجویان و بازپرس پرونده به نام «استیری» قرار داشته و در نهایت مجبور به امضای برگه‌هایی شده که محتوای آن‌ها را به‌دلیل نداشتن سواد متوجه نشده است.

حمید حسین‌نژاد در جلسات بازپرسی و دادگاه، در حالی‌که وزارت اطلاعات مانع از داشتن وکیل تعیینی شده بود، تمامی اتهامات را رد کرده و تأکید کرده که اعترافاتش تحت شکنجه اخذ شده‌اند. او همچنین با ارائه مدارک مستند، از جمله مهر خروج از کشور و مدارک سفر، اعلام کرده که در زمان درگیری در خاک ترکیه و همراه خانواده‌اش بوده است. با این‌حال، دادگاه انقلاب اسلامی ارومیه به ریاست قاضی «نجف‌زاده»، بدون توجه به این مدارک و در جلسه‌ای کوتاه، وی را به اتهام «بغی» از طریق عضویت در حزب کارگران کردستان به اعدام محکوم کرده است.


بر پایه ادعای وزارت اطلاعات، که بدون ارائه هیچ مدرک معتبری در پرونده ثبت شده، دلیل مشارکت حمید حسین‌نژاد در این درگیری‌ها، کشته شدن «مصطفی نوری»، برادر همسرش توسط نیروهای مرزبانی در سال ۱۳۹۴ در حین کاسب‌کاری در منطقه چالدران عنوان شده و ادعا شده است که وی به‌دلیل «کینه شخصی» با حزب کارگران کردستان همکاری کرده است.