نویسنده: آوات پوری
مقدمه
به گزارش وب سایت دادههای باز ایران[1] سالانه بهطور میانگین ۲۱ هزار هکتار از جنگلها و مراتع ایران در آتش میسوزد. بر اساس آمار انجمن سبز چیای مریوان، تنها در آخرین آتشسوزی که از روز ۱۲تا ۱۶مردادماه [2]در جنگلهای اطراف شهرستان مریوان رخ داد، دو هزار و ۳۵ هکتار از این جنگلها در آتش سوخت. این در حالی است که مقامات حکومتی از سوختن نزدیک به هزار هکتار از جنگلهای این شهرستان در تیرماه[3] خبر داده بودند. همین مقامات تایید کردهاند[4] که در نیمه اول سال ۱۴۰۲ بیش از سه هزار هکتار از جنگلهای استان کردستان در آتش سوختهاند. در حالی که گزارشهای انجمن سبز چیا نشان میدهد که در شش ماه ابتدای سال ۱۴۰۲، تنها در اطراف مریوان بیش از پنج هزار هکتار از این جنگلها در آتش سوخته است.
نرخ تخریب جنگلها و مراتع ایران به تفکیک استانها نشان میدهد که در سالهای گذشته جنگلهای دو استان مرزی و عمدتا کردنشین کردستان و آذربایجان غربی بیشترین آتشسوزیها را به خود دیدهاند. بر اساس آمارهای رسمی، بیش از ۱۴ درصد آتشسوزیهای نیمه اول امسال در جنگلها و مراتع استان کردستان رخ داده است که تنها ۱.۳درصد[5] از جنگلها و مراتع ایران در آن قرار دارد. این در حالی است که گزارش انجمنهای زیستمحیطی مستقل حاکی از وقوع آتشسوزیهای بهمراتب بیشتری است از آنچه آمارهای رسمی ادعا میکنند. از طرفی مقامات و مسئولان ادارات منابع طبیعی و محیط زیست استان کردستان را تایید میکند. دستکم دو تن از مسئولان و مدیران ردهبالای حکومتی استان علت اصلی آتشسوزی اخیر جنگلهای مریوان را مداخله عوامل انسانی عنوان کردند.[6]
بهصورت کلی عوامل آتشسوزی جنگلها و مراتع را میتوان به دو دسته عوامل محیطی و انسانی تقسیم کرد. خشکسالی، گرمای هوا و فرسایش خاک از جمله عوامل محیطی به حساب میآیند. در این پژوهش بر عوامل انسانی اعم از تعمدی، سهلانگاریهای مدیریتی پیش از وقوع آتشسوزی و تعلل در مهار آتش پس از وقوع آن تمرکز شده است. بر اساس شواهد گردآوریشده، نهادهای حکومتی مسئول در حفاظت از جنگلها و مراتع در موارد بسیاری عامدانه زمینه را برای آتشسوزیهای غیرعمدی ناشی از عوامل انسانی فراهم کردهاند. به گفته فعالان محیط زیست و شاهدان محلی، این نهادها گزارشهای متعدد آنان مبنی بر شناسایی و معرفی قاچاقچیان چوب و متخلفان قطع درختان را نادیده گرفتهاند. این امر باعث شده است که متخلفان آزادانه و بدون ترس از مجازاتهای پیشبینیشده در قانون جنگلها را تخریب کرده و بیش از پیش در معرض آتشسوزیهای غیرعمدی قرار بدهند.
در این پژوهش همچنین به تعلل نهادهای مسئول حفاظت از منابع طبیعی در مهار آتشسوزی در جنگلهای این مناطق پرداخته شده است. به گفته فعالان محلی محیط زیست و ساکنان این مناطق، نهادهای حکومتی نهتنها برای مهار آتشسوزی اقدامات فوری و بهموقع انجام ندادهاند، بلکه با توسل به زور از اعزام نیروهای داوطلب مردمی جلوگیری و فعالان محیط زیست و سازماندهان نیروهای مردمی را بازداشت کردهاند.
در بخش دیگری از گزارش پیش رو، انگیزهها و اهداف نهادهای حکومتی از چنین اقداماتی مورد بررسی قرار گرفته است. تحرکات، مینگذاریها، توپبارانها، گسیل ادوات سنگین جنگی و مانورهای نیروهای نظامی جمهوری اسلامی ایران بهویژه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به بهانه «پاکسازی» این مناطق از نیروهای احزاب اپوزیسیون کُرد از جمله شواهدی است، که به فرضیه انگیزههای امنیتی پشت تخریب جنگلهای این مناطق قوت میبخشد.
هدف از این پژوهش تعیین نقش عوامل انسانی وابسته به حکومت در جنگلسوزیهای استان کردستان است و برای این منظور به بررسی موردی آتشسوزی جنگلهای مریوان در مردادماه سال جاری میپردازد. آگاهیبخشی درباره ابعاد پیچیده و پیامدهای این آتشسوزیها بر محیط زیست و جامعه از دیگر مسائل گزارش پیش رو است. تضعیف جامعه مدنی کردستان که بهویژه در مریوان حول موضوع حفاظت از محیط زیست شکل گرفته است و خالی از سکنه شدن نواحی مرزی کردستان بهمنظور میلیتاریزاسیون آنها از جمله جدیترین این پیامدها بهشمار میآیند.
اهمیت گزارش پیش رو در این است که ابهامات موجود درباره ارتباط فعالیت نهادهای دولتی و قضایی مبنی بر زمینهسازی برای وقوع آتشسوزی را رفع میکند، همچنین پرده از اقدامات نهادهای امنیتی و نظامی مبنی بر تعلل در مهار آتش، جلوگیری از کار داوطلبان و فعالان برای اطفای حریق و در مواردی کمک به پخش آتشسوزیها از طریق به پرواز درآوردن هلیکوپتر در جهت حرکت آتش برمیدارد در صدد تحلیل انگیزههای امنیتی پشت این اقدامات برمیآید.
پرسشها
عوامل اصلی آتشسوزی جنگلها کدامها هستند؟ هر یک از این عوامل چه نقشی در وقوع جنگلسوزیهای مریوان دارند؟ آیا عوامل انسانی از مداخلات عامدانه ناشی میشود یا سهلانگاریهای مدیریتی؟ آیا این سهلانگاریها برنامهریزیشده و با اهداف خاصی پیش میآیند؟ چه کسانی و با زمینهسازی چه نهادهایی در آتشسوزیهای عمدی نقش دارند؟ نقش منازعات سیاسی و شرایط امنیتی کردستان در بروز این آتشسوزیها چیست؟ آتشسوزی چه منافعی برای نهادهای امنیتی و نظامی حکومت به دنبال دارند؟
روششناسی
این گزارش به شیوهای تحلیلی توصیفی به بررسی آتشسوزیهای اخیر در جنگلهای کردستان و بهویژه مریوان میپردازد. به این منظور اخبار و گزارشهای رسانههای حکومتی در باره آتشسوزیهای مریوان در تیر و مرداد امسال به صورت مستمر رصد شده و اظهارات و واکنشهای مسئولان ذیربط در آنها جمعآوری و مورد تحلیل قرار گرفته است. در کنار آن، گزارشها، مصاحبهها و اعلام موضع فعالان و سازمانهای حفاظت از محیط زیست در داخل و خارج کشور در این باره مد نظر بوده و در صورت لزوم به آنها ارجاع داده شده است.
اغلب دادهها و آمارهای مورد استناد در این گزارش با جستجو و پژوهش در منابع باز[7] گردآوری شده و مورد تحلیل قرار گرفتهاند.
در این گزارش به منظور برطرف شدن برخی ابهامات و تناقضات پیرامون آتشسوزیهای مشکوک کردستان با اعضای هیئت مدیره انجمن سبز چیای مریوان مصاحبه شده است. در این گفتگوها سعی شده است شواهد و مدارکی که به صورت اختصاصی توسط اعضای این انجمن گردآوری و مستند شده است مورد استفاده قرار گیرد. تحلیل و تجارب شخصی اعضای «انجمن دوستداران محیط زیست زاگرس» از مواجه با آتشسوزی در جنگلهای مریوان و تفاوتهای آن با دیگر مناطق نیز در این گزارش بازتاب داده شده است.
«عمار گلی» روزنامهنگار و تحلیلگر مسائل کردستان از دیگر مصاحبهشوندگان این گزارش است که سعی شده است از چشمانداز او به انگیزههای امنیتی پشت این آتشسوزیها نگریسته شود. است. از طرفی یکی از اهالی روستای «دوپلوره»، از روستاهای در مسیر آتشسوزی نیز مورد مصاحبه قرار گرفته است.
«منصور سهرابی»، اگرو اکولوژیست (متخصص بومشناسی و محیط زیست) از کارشناسانی است که با او به منظور بررسی پوششهای گیاهی جنگلهای مریوان و تاثیر آن بر آنشسوزیها گفتگو شده است.
بررسی و استناد به شواهد بصری موجود مبنی بر مداخله عوامل انسانی در شکلگیری آتشسوزیهای مریوان نیز بخش دیگری از روند دستیابی به یافتههای این گزارش بوده است.
فشار نهادهای امنیتی بر فعالان محیط زیستی در کردستان فضایی مملو از رعب و وحشت حول مساله آتشسوزی جنگلها به وجود آورده است. فعالیتهای ساده زیستمحیطی نیز در کردستان با واکنشهای شدید نهادهای امنیتی روبرو میشود، در چنین فضایی کمتر سازمان یا فردی حاضر به افشای اسناد و شواهد دال بر نقش عوامل حکومتی در این آتشسوزیهاست. از این رو دستیابی به این اسناد به سختی ممکن است و مشارکت در پژوهشهایی با این موضوع منوط به خروج منابع از کشور است.
از دیگر چالشهای این پژوهش، تلاشهای رسانههای حکومتی برای شایعهپراکنی و نشر اطلاعات نادرست در باره این آتشسوزیهاست. این رسانهها با تکرار و تاکید مستمر بر حضور «احزاب مسلح کرد» در این مناطق، به روایتی تکقطبی و فراگیر در باره این مساله شکل دادهاند که فضا را برای نشر شایعات مختلف به منظور توجیه آتشسوزیهای تعمدی مهیا کرده است، بهطوری که آشکارا حساسیت جامعه مدنی ایران نسبت به این مساله را تحت تاثیر قرار داده است.
یافتهها
آتشسوزیهای زنجیرهای در جنگلهای زاگرس از میانههای دهه ۸۰ شمسی شروع شده و از آن زمان تاکنون در حال افزایش بوده است. یافتههای گزارش از آن حکایت دارد که عوامل طبیعی به هیچ عنوان نمیتوانند علت هیچ یک از آتشسوزیهای جنگلهای زاگرس باشند، این حقیقت بهویژه در باره مریوان که در اینجا بهصورت موردی بررسی شده است صادق است. به گفته کارشناسان، این عوامل تنها در تشدید و گسترش آتشسوزیها نقش دارند و نه در شروع آنها.
به گزارش انجمن سبز چیا، در سال ۱۳۹۹، دستکم ۱۸۸ مورد[8] آتشسوزی، در جنگلهای پیرامون مریوان و سروآباد رخ داده است. بر اساس یک گزارش دیگر از این انجمن، آمار آتشسوزی حنگلهای مریوان و سروآباد در سال ۱۴۰۰ نسبت به سال گذشتهاش بیش از ۱۳ برابر[9] افزایش یافته است. به گفته یکی از اعضای هیئت مدیره این انجمن، این آمار تنها در نیمه اول سال ۱۴۰۲و بدون احتساب آتشسوزیهای اطراف سروآباد به بیش از ۳۳۰ مورد رسیده است. در واقع، شروع زنجیرهای آتشسوزیها از زمان مشخصی به بعد و تعدد و تراکم آنها در مناطق خاصی از زاگرس، احتمال هرگونه دخالت عوامل طبیعی را رد میکند. «مقیاس، در علوم بومشناسی و جغرافیا، ماهیت و اسم یک پدیده را تعیین میکند و میتواند آن را از یک رخداد به یک وضعیت تغییر دهد.»[10] امری که درباره جنگلسوزیهای مریوان بهروشنی قابل مشاهده است.
گفتههای فعالان محیط زیست، کارشناسان، شاهدان و روزنامهنگاران تایید میکند که بیش از ۹۵ درصد آتشسوزیها بر اثر عوامل عمدی انسانی اتفاق میافتد که خود شامل بخشهایی است، از جمله جنگلخواری به منظور تغییر کاربری اراضی جنگلی به زمینهای کشاورزی، باغ، مسکونی و تجاری، یا قطع درختان با هدف زغالگیری و قاچاق چوب، عوامل نظامی و امنیتی مانند مانورها، انفجار مینهای بهجامانده از دوران جنگ هشت ساله و مینهای مربوط به میادینی که توسط ارگانهای نظامی در سالهای گذشته به بهانه جلوگیری از نفوذ و ورود نیروهای احزاب اپوزیسیون کرد کاشته شده است.
طرح تنفس جنگلهای شمال کشور سال ۱۳۹۲ برای نخستین بار از سوی «معصومه ابتکار»، رئیس پیشین سازمان محیط زیست کشور مطرح و در سالهای بعد با تغییراتی به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید. فعالان و کارشناسان محیط زیست که در این گزارش مورد مصاحبه قرار گرفتهاند متفقالقولاند که اجرای این طرح، مافیای قاچاق چوب و زغالگیری را به شکل بیسابقهای به سمت جنگلهای کردستان هدایت کرده است.
به گفته یکی از اعضا و بنیانگذاران انجمن دوستداران محیط زیست زاگرس که کانون فعالیتهای آن مریوان است، با آغاز طرح تنفس جنگلهای البرز آنچه او «مافیای قاچاق چوب» میخواند تحت لوای شرکتهای بزرگ به این منطقه سرازیر و عملیات عظیم بهرهبرداری غیرمجاز از جنگلهای زاگرس را کلید زدهاند. گزارشهای دیگر نیز تایید میکند درختان قطعشده به کارخانجات بزرگ چوببری در شمال کشور یا کارخانه تولید کاغذ در تبریز منتقل میشوند. بر اساس این گزارشها،[11] متخلفان خرد بهصورت مستقیم با این کارخانهدارن در ارتباط نیستند و درختها را برای انتقال به دلالان شناختهشده در منطقه میفروشند. گفته میشود شغل دوم بیشتر مردم روستاهای اطراف مریوان قطع درختان و فروش آن به این دلالان است.
عضو باسابقه هیئت مدیره انجمن سبز چیا تایید میکند که متخلفان در هر ساعتی از شب و روز آزادانه در حال قطع درختان چند صد ساله جنگلهای مریوان هستند، محمولههای بزرگ چوب و زغال را بدون کوچکترین مانع و محدودیتی از ایستهای بازرسی عبور میدهند و به هر جا که مقصدشان باشد منتقل میکنند.
به گفته او و بر اساس گزارش انجمن سبز چیا که از سوی نهادهای مسئول استان نیز تایید شده است، در جریان آتشسوزی مردادماه امسال تنها در یک منطقه بیش از هزار و ۶۵ هکتار از جنگلهای بلوط اطراف مریوان در آتش سوخته . این تنها قسمتی است از کل دو هزار و ۳۵ هکتاری که در آن چند روز به کلی از بین رفت. او میگوید در نیمه اول سال ۱۴۰۲، بیش از پنج هزار هکتار از جنگلهای پیرامون مریوان در آتش سوخته است، در حالی که مساحت کل اراضی جنگلی مریوان در حال حاضر صد هزار هکتار است. به آمارهای حکومتی که نگاه میکنیم این مساحت همچنان ۱۷۰ تا ۱۸۵ هزار هکتار تخمین زده میشود که به نظر میرسد مربوط به پیش از آتشسوزیهای زنجیرهای در اواسط دهه ۸۰ شمسی باشد. با مقایسه ساده این ارقام درمییابیم که در یک بازه حدودا ۱۵ ساله بیش از ۷۰ هزار هکتار از اراضی جنگلی مریوان طعمه شعلههای آتش شده است.
انجمن سبز چیا در سالهای گذشته کارزاری را مبنی بر شناسایی، جمعآوری و انتشار مختصات جغرافیایی نقاط در حال تخریب به دست عوامل انسانی شروع کرد. به گفته عضو ارشد این انجمن، تنها در یک مورد، فهرستی از هزار و ۳۰۰ نقطه مشخص را به صورت مکتوب در نامههای رسمی به مدیرکل دادگستری استان کردستان، رئیس سازمان مدیریت بحران کشور، رئیس سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کل کشور، رئیس سازمان محیط زیست کشور و چند نهاد و سازمان دیگر ارسال شده است، اما حتی در یک مورد هم با متخلفان برخوردی صورت نگرفته است. او میگوید که تازه این فهرست، بخش کوچکی از همه مواردی است که جمعآوری و ثبت کردهاند.
عضو ارشد سازمان دوستداران محیط زیست زاگرس نیز تایید میکند که دستگاه قضایی در این زمینه کاملا بیتفاوت عمل میکند. بر اساس اطلاعات او دستکم ۵۰۰ تا ۶۰۰ پرونده متخلفان قطع درختان و زغالگیری در دادگستری مریوان موجود است که شاید سه چهار مورد آنها احکام حبس دو سه ماهه گرفته باشند. او متخلفانی را سراغ دارد که علیرغم محکومیت در پروندههای چند صد تنی قاچاق چوب، فقط با پرداخت جریمههای چهار پنج میلیون تومانی نهتنها تبرئه و آزاد شدهاند، بلکه محمولههای قاچاقشان را نیز پس گرفتهاند.
این در حالی است که طبق قانون مبارزه با قاچاق کالا، «کسانی که قاچاقچی حرفهای چوب محسوب میشوند، علاوه بر ضبط چوب قاچاق، به پرداخت حداکثر جزای نقدی، ۷۴ ضربه شلاق تعزیری و ۹۱ روز تا دو سال حبس تعزیری محکوم میشوند.»[13]
تعداد سازمانهای مدنی و حفاظت از محیط زیست مریوان کم نیست، هر یک از این سازمانها با تمام امکانات و توان خود در تلاش برای جلوگیری از وقوع این آتشسوزیها است، با این حال دستکم به گفته اعضای ارشد دو سازمان شناختهشده این شهر، نهتنها هیچ ارادهای برای جلوگیری از آتشسوزیها از سوی طرفهای مسئول دولتی وجود ندارد، بلکه شواهد و قرائن از آزاد گذاشتن تمام و کمال متخلفان در این منطقه حکایت دارد.
یافتههای ما نشان میدهد که تخریب و تصاحب اراضی جنگلی مریوان در سه منطقه جغرافیایی با اهداف و انگیزههای مختلف انجام میگیرد. نواحی مرزی که بخش بیشتر مراتع شهرستان مریوان را در برمیگیرد بهصورت کامل در تسخیر نیروهای نظامی وابسته به سپاه پاسدارن انقلاب اسلامی یا نیروهای مرزبانی و هنگ مرزی وابسته به نیروهای انتظامی است. تصاحب، دورکشی، ایجاد مناطق ورود ممنوع و تخریب جنگلها از سوی این ارگانها به بهانههای امنیتی نظیر مقابله با فعالیتها و نفوذ احزاب اپوزیسیون کردستان انجام میگیرد.
فعالان محیط زیست و ساکنان مناطق جنگلی حوالی مرزها شهادت میدهند که این نیروها در صورت ورود افراد غیر نظامی به این مناطق، خود را دارای حق تیراندازی میدانند. در واقع ورود به این مناطق برابر است با احتمال تیراندازی، کما اینکه روزانه کولبرهایی در دیگر مناطق مرزی هدف شلیک این نیروها قرار میگیرند. درنتیجه افراد یا گروههای بیربط به این ارگانها نمیتوانند عامل تخریب جنگلها و آتشسوزی مراتع مرزی باشند. کنترل عبور و مرور به این مناطق به قدری جدی است که حتی فعالان محیط زیست و نیروهای داوطلب مردمی در زمان آتشسوزی هم از آن مستثنی نیستند و به محض عبور از مرزهای تعیینشده بازداشت میشوند. نیروهای نظامی مستقر در این نواحی همچنین ممکن است به منظور راهاندازی ئروژههای کلان خود اقدام به تخریب بخشهای وسیعی از این جنگلها بکنند، که قاعدتا نه قابل پیگیری هستند و نه پرسشگری درباره آنها در فضای موجود کار عاقلانهای است.
منطقه دوم، اراضی جنگلی نزدیک به مرکز شهر مریوان است که عاملان پس از آتش زدن جنگلها اقدام به ریشهکن کردن درختان سوخته میکنند. سپس زمینهای سوخته را به قطعات کوچکتر تقسیم و پلاکبندی میکنند و زمینها را بدون هیچ محدودیتی از سوی نهادهای مسئول به صورت رسمی ثبت کرده و در معرض فروش میگذارند یا شروع به ساخت و ساز در آنها میکنند.
دسته سوم شامل قسمتهای کمی دورتر از مرکز شهر به سمت شرق و تا حدی به سمت شمال مریوان است. (زیرا دور شدن از مرکز شهر به سمت غرب به نواحی مرزی ختم میشود که در کنترل کامل ارگانهای نظامی است) این مناطق معمولا با هدف تبدیل اراضی جنگلی به زمینهای کشاورزی یا جهت باغداری تخریب میشود. یکی از گزارشهای انجمن سبز چیا که در ژانویه ۲۰۲۱ منتشر شده و ۶۵۰ مورد تخریب جنگل [14]را شناسایی و ثبت کرده نشان میدهد که بیشتر موارد آتشسوزی در این منطقه رخ میدهد. از نکات جالب توجه گزارش مذکور این است که بیش از صد مورد[15] آنها در بازه زمانی ده روزه اتفاق افتاده است.
چیا آپریل همان سال در گزارشی دیگر از شناسایی ۱۲۰۰ مورد تخریب جنگل [16]در مریوان و سروآباد خبر داده است و تصویر ماهوارهای آن را منتشر کرده است.
قطع درختان با انگیزه زغالگیری یکی از اصلیترین عوامل تخریب جنگلها در استان کردستان و شهرستان مریوان است. مدیرعامل انجمن سبز چیا در مصاحبهای پس از آتشسوزی گسترده مردادماه سال جاری نسبت به وجود بیش از هزار و ۲۰۰ کوره زغالگیری در اطراف مریوان هشدار داده بود. به گفته او، راندمان زغالگیری غیرصنعتی، یعنی آنچه در اطراف مریوان رواج دارد، تنها ۲۵ درصد است، در واقع از سوزاندن هر صد کیلوگرم چوب حدود ۲۰ تا ۲۵ کیلوگرم زغال بهدست میآید، در حالی که راندمان زغالگیری صنعتی ۷۵ تا ۸۰ درصد است.
به گفته «محمد ناجی کانی سانانی» در این مصاحبه، [17]۱۲ تا ۱۵ روستای مریوان در مسیر جنگلهای بلوط زاگرس قرار دارند «در هر کدام از این روستاها، حدود ۲۰ نفر به کار زغالگیری مشغولند و هرکدام هم پنج کوره و چاله دارند. بهاینترتیب سهم هر روستا به عدد ۱۰۰ میرسد.» بر این اساس تعداد کورههای غیرصنعتی زغالگیری در این چند روستا چیزی بین هزار و ۲۰۰ تا هزار و ۵۰۰ تخمین زده میشود که برای چنین مساحت کمی عدد بسیار بالایی بهنظر میرسد.
او میگوید که این موضوع برای هیچ کسی پوشیده و پنهان نیست، ادارات منابع طبیعی و محیط زیست و نهادهایی مانند دهیاریها و بخشداری بهصورت کامل در جریان هستند یا اگر نبودهان به واسطه گزارشسهای انجمن سبز چیا در جریان قرار گرفتهاند، اما نهتنها ارادهای برای توقف زغالگیری از خود نشان نمیدهند، بلکه حتی نسبت به تغییر فرآیند زغالگیری از غیرصنعتی به صنعتی هم هیچ گامی برنداشتهاند، که بهتنهایی میتواند چلوی بخش بزرگی از خسارات به جنگلها را بگیرد.
جستجوهای ما در فضای مجازی و صفحات اینترنتی نشان میدهد که نهتنها مانع و محدودیتی برای زغالگیری در جنگلهای مریوان در کار نیست، بلکه صفحات و وبسایتهای متعددی وجود دارد که آشکارا به تبلیغ راهاندازی خط تولید زغال[18] در این شهرستان، همراه با مشاوره، عرضه سرمایه، وسایل و ابزارآلات اولیه بهصورت رایگان میپردازند.
یافتههای گزارش تا اینجای کار نشان میدهد که پیش از وقوع آتشسوزی تقریبا هیچ گونه اقدامی از سوی نهادهای مسئول برای پیشگیری از آن صورت نمیگیرد، با این حال ماجرا به این ختم نمیشود و تعلل، سستی و در مواردی همکاری این نهادها با متخلفان پس از آتشسوزی نیز به اشکال گوناگون ادامه دارد.
عضو هیئت مدیره انجمن سبز چیا که اقدامات اداره منابع طبیعی و آبخیزداری استان کردستان و شهرستان مریوان برای اطفای حریق را به شوخی تشبیه میکند میگوید، انجمن سبز چیا در سال ۱۳۷۸ با هدف اطفای حریق جنگلهای بلوط تاسیس نشد، مقابله با آتشسوزی یکی از صدها وظایف و مسئولیتهای این انجمن است که آن هم نه از ابتدا بلکه از میانههای دهه ۸۰ همزمان با گسترش جنگلسوزیها با راهاندازی کمیته «پیشگیری از بحران و حوادث» شروع شده است. به گفته او مسئولیتهای اصلی انجمن سبز چیا در چارچوب فعالیت کمیته کودکان، کمیته ورزش، کمیته تحقیق و پژوهش و کمیته زریبار تعریف میشود و نه محافظت از جنگلها و مقابله با آتشسوزی. این در حالی است اداره منابع طبیعی و آبخیزداری به جز محافظت از این اراضی هیچ وظیفه دیگری ندارد.
این عضو ارشد انجمن سبز چیا طنز ماجرا را در این میبیند، که امکاناتی که انجمن آنها در مدت ۱۷ سال گذشته برای مهار و خاموش کردن آتش جنگلهای مریوان فراهم کردهاند بارها بیشتر است از همه امکاناتی که اداره منابع طبیعی و آبخیزداری برای مهار و اطفای حریق آتشسوزیها در سراسر استان کردستان تهیه کرده و اختصاص داده است.
به عقیده او، این امر یکی از پیامدهای ارائه آمارهای نادرست و تحریف واقعیات در گزارشهای این ادارت به نهادهای مافوقشان است، زمانی که در گزارشهای رسمی آشکارا تعداد آتشسوزیها و مساحت ازبینرفته را پایینتر آنچه اعلام میکنند که در واقعیت اتفاق افتاده، پس بدیهی خواهد بود که امکانات کمتری هم به آنها اختصاص داده شود و مجبور شوند ابزارآلات لازم برای فعالیت اطفای حریق همان پنج نفر را هم ز انجمن چیا قرض بگیرد که قرار است به تنهایی بیش از صد هکتار اراضی جنگلی مریوان را رصد و از آن محافظت کنند.
عضو و یکی از بنیانگذاران سازمان دوستداران محیط زیست زاگرس درباره اقدامات نهادهای دولتی برای اطفای حریق پرده از حقیقتی برمیدارد که مسئله را چند برابر بغرنجتر از چیزی نشان میدهد که در ابتدای پژوهش به عنوان فرضیه پذیرفته شده بود. شهادت او درباره هلیکوپترهایی است که معمولا با تاخیری چند روزه از شروع آتشسوزی به صحنه میآیند. او میگوید این هلیکوپترها در موارد بسیاری هیچ آبی برای پاشیدن بر آتشها حمل نمیکنند و تنها به صورت نمایشی بر فراز مناطق در حال آتشسوزی به پرواز درمیآیند. او با استناد به تجربیات چندین سالهاش در مبارزه با آتشسوزیها چند مورد را به یاد میآورزد که حرکت هلیکوپترها در جهت انتشار آتش بیشتر به آتشسوزی دامن زده است. آخرین موردی که او این اقدامات به یاد میآورد مربوط میشود به آتشسوزی مردادماه سال جاری، که به گفته او حرکت هلیکوپتر بدون پاشیدن آب در جهت باد باعث گیر افتادن و محاصره شدن تعدادی از اعضای سازمان آنها در میان آتش شده است بهطوری که اگر گروههای رصد و پشتیبانی مردمی به موقع سرنمیرسیدند ممکن بود همگی زندهزنده در آتش بسوزند.
همچنین ذکر نمونه دیگری از تجارب عینی عضو هیئت مدیره انجمن چیا در برخورد با افراد و گروههای متخلف به گویاتر شدن مسئله کمک میکند. او میگوید برخی از این گروهها برای مقابله با تذکر و ممانعت فعالان محیط زیستی اسلحه حمل میکنند. بر اساس گفتههای او، دستگاههای امنیتی و انتظامی استان که در مورد کردستان با بیشترین سختگیری و حساسیت نسبت به حمل سلاح برخورد میکنند، پس از دریافت گزارش این موارد هیچ عکسالعملی نشان ندادهاند.
علاوه بر اینها، هر دو فعال محیط زیست مورد مصاحبه ما شهادت میدهند که کار اطفای حریق بخش کوچکی از فرآیند مقابله با آتشسوزی جنگلهاست، چراکه بیش از سهچهارم کار، بعد از خاموش کردن آتشها شروع میشود و آن نگهبانی از مناطق برای هدایت سقوط درختهای نیمهسوخته در جهتی است که دوباره منجر به آتشسوزی نشوند. همچنین نگهبانی از این مناطق به منظور جلوگیری از افرادی که پس از خاموش شدن و مهار آتش به محل بازمیگردند تا دوباره اقدام به آتشزنی کنند. عضو ارشد انجمن سبز چیا میگوید حضور نمایشی و محدود نیروهای دولتی برای ایفای نقش در خاموش کردن آتشها مربوط به ۲۵ درصد از کل فرایند اطفای حریق است.
عمار گلی، روزنامهنگار و تحلیلگر مسائل سیاسی و امنیتی کردستان در این باره بر ویژگیهای منحصربهفرد جامعه مدنی مریوان تاکید میکند و معتقد است وجود چنین سازوکار هماهنگ و آزادی برای تخریب جنگلهای این منطقه میتواند از سوی نهادهای امنیتی با هدف ایجاد تقابل میان مردم عادی و نخبگان و جامعه مدنی که در مریوان بهصورت ویژه حول محیط زیست شکل گرفته است طراحی شده باشد. روایت، شهادت و اظهارات برخی از ساکنان منطقه و فعالان محیط زیستی که در این گزارش به آنها اشاره شده است از جنبههای مختلف این تحلیل او را پشتیبانی میکنند. در وضعیتی که نهادهای حکومتی با سکوت، بیتفاوتی و چراغ سبز راه را برای هر گونه تخلفی باز گذاشتهاند، همزمان تمام شرایط لازم را برای مشارکت بیدردسر شهروندان عادی در این عملیات مهیا کردهاند. فعالان مدنی تنها کسانی هستند که در صدد جلوگیری از تداوم و گسترش این تخلفها برمیآیند و نتیجه منطقی چنین سازوکاری چیزی نخواهد بود جز قرار گرفتن فعالان و نخبگان جامعه مدنی در تقابل با مردم عادی که به دلایل و انگیزههای مختلف به سمت تخریب جنگلها جذب یا هدایت شدهاند.
اشاره عمار گلی به کیفیت خاک جنگلهای مریوان برای مقاصد کشاورزی، باغداری و دامداری ما را بر آن داشت، در این باره با منصور سهرابی، متخصص بومشناسی و محیط زیست گفتگو کرده تا ارزیابی او را از ویژگیهای پوشش گیاهی جنگلهای مریوان، تفاوت آن با پوشش گیاهی در دیگر مناطق جنگلی زاگرس و تاثیر آن بر کیفیت خاک جنگلها و روند آتشسوزیها جویا شویم.
مناطقی که دوره رشد پوشش گیاهی آنها به پایان رسیده است نسبت به دیگر مناطق با طول دوره رشد پوشش گیاهی بالاتر هم برای شروع آتشسوزی و هم گسترش آن مطلوبتر هستند. اما خاک را نمیتوان به خودی خود یکی از عوامل آتشزا یا موثر بر آتشسوزیها دانست، چون هیچ یک از اضلاع مثل آتش را شکل نمیدهد، بلکه تنها بستری است برای شکلگیری یکی از اضلاع آن که همان سوخت است. البته این به معنی انکار کیفیت خاک بهعنوان یک انگیزه مهم در شکلگیری آتشسوزیها نیست. بهصورت کلی، جنگلها به دلیل درصد بارندگی بالاتر و تنوع پوشش گیاهی نسبت به دیگر اراضی از خاک غنیتری برخوردار هستند، به بیانی علمی هر چه تراکم و تنوع پوشش گیاهی بیشتر باشد، فرآیند بیولوژیکی داخل خاک آن نیز بیشتر خواهد بود و این به معنی غنیتر بودن آن خاک است. خاک جنگلها بدون نیاز به استفاده از کودهای شیمیایی بسیار حاصلخیز است.
نتایج یک مقاله پژوهشی درباره معرفی فلور بخشی از جنگلهای مریوان با مساحت بیش از ۹۷هزار هکتار نشان میدهد که در مجموع ۱۱۳ گونه گیاهی در ۹۰ جنس و ۳۱ تیره مختلف در این منطقه وجود دارد که حاکی از تنوع بالای پوشش گیاهی و به دنبال آن خاک غنی و حاصلخیز این منطقه است. اما به دلیل در دست نبودن دادههای کافی و پژوهشهای مشابه درباره دیگر مناطق زاگرس، امکان مقایسه علمی تنوع و کیفیت پوشش گیاهی این جنگلها وجود ندارد. با این حال مشاهدات عینی و تحلیل منصور سهرابی مقایسه پوشش گیاهی جنگلهای مریوان با دیگر جنگلهای زاگرس فرضیه ابتدایی مبنی بر کیفیت مطلوب خاک این جنگلها برای کاربردهای کشاورزی و باغداری را تایید میکند.
نتیجهگیری
یافتههای این گزارش نشان میدهد که نقش عوامل انسانی وابسته به حکومت در آتشسوزی جنگلهای اطراف مریوان به شکل چشمگیری بالاتر از میزانی است که در ابتدای پژوهش به عنوان فرضیه در نظر گرفته شده بود. بنا بر ارزیابی فعالان و کارشناسان محیط زیست، در صورتی که نهادهای مسئول حکومتی سازوکارهای بازدارنده و نظارتی معمول خود در دیگر جاهای ایران را در مریوان نیز به کار بیندازند، تقریبا از تمامی موارد آتشسوزی در این منطقه میتوان جلوگیری کرد. بر همین اساس به سازمانهای بینالمللی نظیر برنامه محیط زیست سازمان ملل متحد (UNEP)، اتحادیه بینالمللی حفاظت از طبیعت (IUCN)، بنیاد جهانی طبیعت (WWF) و سازمان بینالمللی حفاظت (CI) توصیه میشود تا از راه سازوکارها و کارگروههای بینالمللی، مقامات ایرانی را به انجام وظایف و مسئولیتهای خود در زمینه حفاظت از منابع طبیعی مریوان متقاعد کنند. از طرفی به ساکنان روستاها و مناطق مسکونی اطراف این شهرستان نیز توصیه میشود برنامههای آموزشی انجمنها و سازمانهای حافظ محیط زیست را دنبال کرده و از هر گونه همدستی با متخلفان تخریب جنگلها با هر انگیزهای پرهیز کنند.
[5] هر آنچه درباره جنگلهای کردستان باید بدانید/از تخریب تا اجرای برنامههای احیا، فارس، ۲۵ اسفند ۱۳۹۸
[7] Open Source Intelligence
[9] افزایش ۱۳٫۲۵ برابری آتشسوزی جنگل های شهرستان مریوان و سروآباد نسبت به سال قبل، انجمن سبز چیا، ۱۲ خرداد ۱۴۰۰