بامداد امروز سه‌شنبه ۳ بهمن، فرهاد سلیمی، روحانی کُرد اهل سنت و زندانی عقیدتی پس از ۱۴ سال حبس در زندان قزلحصار کرج اعدام شد. اعدام این زندانی سیاسی بدون اطلاع قبلی و حق انجام آخرین ملاقات با خانواده صورت گرفته است.

بنا به اطلاع شبکه حقوق بشر کردستان، خانواده این زندانی عقیدتی روز یکشنبه ۱ بهمن پس از اطلاع از انتقال وی به سلول انفرادی برای انجام آخرین ملاقات از شهر سقز به زندان قزلحصار کرج مراجعه کرده بودند اما این روحانی اهل سنت بامداد امروز بدون حق انجام اخرین ملاقات در زندان قزلحصار کرج اعدام شد.

فرهاد سلیمی به همراه سه زندانی دیگر متهم این پرونده به نام‌های کامران شیخه، خسرو بشارت و انور خصری از تاریخ ۱۳ دی در اعتراض به اجرای حکم داوود عبداللهی و خطر اجرای احکام اعدام خود در زندان قزلحصار کرج در اعتصاب غذا به سر می‌برد.

پیشتر با وجود تلاش خانواده و فشار نهادهای حقوق بشری، احکام اعدام سه هم‌پرونده دیگر این زندانی عقیدتی به نام‌های قاسم آبسته، ایوب کریمی و داوود عبداللهی به ترتیب در تاریخ‌های در ۱۴ آبان ، ۸ آذر و ۱۲ دی سال جاری در زندان قزل‌حصار کرج اجرا شد.

فرهاد سلیمی، روحانی ۴۳ ساله اهل سقز به همراه ایوب کریمی، انور خضری، کامران شیخه، خسرو بشارت، داوود عبداللهی و قاسم آبسته در فاصله زمانی اواسط آذر تا اوایل بهمن ۱۳۸۸ در شهرهای سقز و مهاباد از سوی نیروهای امنیتی بازداشت و به بازداشتگاه اداره اطلاعات ارومیه منتقل شدند. این ۷ زندانی عقیدتی به مدت چند ماه در این بازداشتگاه امنیتی برای انجام اعترافات اجباری مورد شکنجه جسمی و روحی قرار گرفتند.

با پایان دوران بازجویی در بازداشتگاه اداره اطلاعات ارومیه این ۷ زندانی عقیدتی به زندان اوین تهران منتقل و به مدت ۶ ماه نیز در سلول‌های انفرادی بندهای ۲۴۰ ، ۲۰۹ زندان اوین مورد بازجویی قرار گرفتند. در تاریخ ۲۵ فروردین‌ ۱۳۹۱ این زندانیان به زندان رجایی‌شهر کرج منتقل شدند.

این زندانی عقیدتی در مرداد ۱۳۹۸ در دهمین سال حبس خود با انتشار نامه‌ای سرگشاده خطاب به ابراهیم رئیسی، رئیس وقت قوه قضاییه که نسخه‌ای از آن برای انتشار در اختیار شبکه حقوق بشر کردستان قرار گرفت نوشته بود «اینجانب فرهاد سلیمی فرزند مجید، روحانی اهل سنت استان کردستان، شهرستان سقز از مورخه نهم بهمن ماه ۱۳۸۸ بدون تفهیم هیچ اتهامی از طرف مأموران اداره اطلاعات آذربایجان غربی بازداشت و قریب ده سال کامل می‌باشد که در بازداشت غیرقانونی به سرمیبرم، بدون آنکه در طول مدت این ده سال تمدید قرار بازداشتی به من ابلاغ شده باشد و بدون اینکه در هیچکدام از مراحل بازپرسی و دادرسی پرونده توانسته باشند طبق ادله چهارگانه اثبات جرم هیچ اتهامی را علیه بنده ثابت کنند، درحالیکه از همان ابتدای کار طبق اصل ۳۲ قانون اساسی از جمله حقوق شهروندی است که از بازداشت خودسرانه و بازرسی فاقد مجوز مصون باشند، هر گونه تهدید، اعمال فشار و محدودیت برخانواده و بستگان افراد در معرض اتهام و بازداشت ممنوع است.»

وی در ادامه این نامه نوشته بود: آیا ده سال چندین بازداشتگاه و زندان عوض کردن، و اطاله غیرمعمولی و غیرقانونی و غیره منطقی دادرسی، فشار برای عزل وکیل با بهانه‌های واهی، فشار برای اخذ اقرار و اعتراف به جرم نکرده، تعیین تکلیف مشروط بر پذیرفتن اتهامات واهی و بی اساس ،انتظار ده ساله خانواده‌ام، سوز و ماتم از دست دادن پدر و بستگان نزدیک در دوران بازداشت، بزرگ شدن فرزندانم در غیاب من و آینده ی شان را با رؤیا و آرزو ساختن و به انتظار کشیدن، گریه و اشک ده ساله مادر و همسر و فرزندانم ، مصداق شکنجه روحی و روانی و اجبار به اعتراف واقرار تحت فشار نیست؟؟!!

اواخر اسفند ۱۳۹۴ جلسه دادگاه این ۷ زندانی به اتهاماتی همچون «اقدام علیه امنیت ملی»، «تبلیغ علیه نظام»، «عضویت در گروه‌های سلفی» و «افساد فی‌الارض» در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی مقسیه برگزار شد و در ۵ خرداد ۱۳۹۵ صدور حکم اعدام به صورت رسمی به آنها ابلاغ شد. بعد از اعتراض وکیل پرونده به این حکم، پرونده به دیوان عالی کشور ارجاع و اواخر سال ۱۳۹۵ این حکم نقض شد.

پس از ارجاع این پرونده به شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی صلواتی، در خرداد ۱۳۹۷ این ۷ زندانی بار دیگر به اتهام «افساد فی الارض» به اعدام محکوم شدند. پس از اعتراض وکیل این پرونده به حکم صادره، پرونده به شعبه ۴۱ دیوان عالی کشور ارجاع و در بهمن ۱۳۹۸ این حکم عینا تایید شد.

این ۷ زندانی عقیدتی در مرداد سال‌جاری پس از تعطیلی و تخلیه زندان رجایی شهر کرج به زندان قزلحصار منتقل شدند.