سامان یاسین، از بازداشتشدگان خیزش ژن ژیان ئازادی در تهران که از یک سال و نیم پیش در بازداشت به سر میبرد، در نامهای سرگشاده به رئیس قوه قضاییه ایران نسبت به ادامه بلاتکلیفی خود در زندان اعتراض کرده است.
این زندانی سیاسی کُرد با اشاره به ۱۸ ماه بلاتکلیفی خود در زندانهای تهران و کرج و عدم برگزاری دادگاه برای رسیدگی به پروندهاش، نوشته است: «اینجانب سامان یاسین (صیدی) ۱۸ ماه بلاتکلیف در زندان های تهران و کرج در حال جابهجا شدنم و بدون هیچ مدرک و هیچ مستندی بلاتکلیف در زندان محبوس میباشم، در این ۱۸ ماه بارها برای من دادگاه تعیین شده اما برگزار نشده است. کماکان با مشکلات روحی و روانی و جسمی که مسئولان بیکفایت حتی قادر به اعزام اینجانب به مراکز درمانی نمیباشند به سر میبرم.»
او در ادامه این نامه رئیس قوه قضاییه را مورد خطاب قرار داده و میپرسد: «لطفا به من بگویید مرتکب چه جرمی شدهام؟ اگر مجرمم پس حبس بدهید. اگر مجرم نیستم، منع تعقیب بزنید آزادم کنید. من نمیدانم دلیل این همه خشم و آزار و اذیت دستگاه های قضایی نسبت به من به چه معناست.»
سامان یاسین در پایان نامه خود با اشاره به شکنجههای متحمل شده در دوران بازداشت و ابراز ناامیدی از وعدههای پوشالی مقامات قضایی و مسئولان زندان، میگوید: «از شما درخواست اعدام دارم. من تحمل زندان و بلاتکلیفی به جرمی که نه شما میدانید و نه من، را ندارم. خواهشمند است حکم اعدام من را صادر کنید. بنده هیچ اعتراضی نداشته و خودم با اثر انگشت و امضا کتبا رضایت میدهم. زندگیم از هم پاشید، سلامت روح و روان و جسمیام را هم گرفتید، اعدام مصنوعی کردید، تیمارستان بردید، چه مانده است بر سرم بیاورید که نیاوردهاید؟ جانم را هم بگیرید، خلاص! ۱۸ ماهه با وعده ای پوشالی و کذب شما دارم سر میکنم خسته ام تمامش کنید!»
سامان صیدی معروف به سامان یاسین، خواننده رپ اهل کرمانشاه در تاریخ ۸ مهر ۱۴۰۱ در جریان اعتراضات مردمی در تهران توسط نیروهای امنیتی با اعمال خشونت شدید بازداشت شد. او پس از بازداشت ابتدا به دادسرای امنیت مستقر در زندان اوین منتقل و پس از آن به زندانهای فشافویه و اوین انتقال یافت.
خبرگزاریهای دولتی ایران در تاریخ ۷ آبان ۱۴۰۱ از برگزاری جلسه دادگاه چند نفر از معترضان بازداشت شده خبر دادند که نام سامان صیدی نیز در بین آنها بود. در همین روز فیلمی از اعترافات اجباری این هنرمند از رسانههای دولتی پخش و اتهام وی «محاربه» و «اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت کشور» عنوان شد.
حکم اعدام این زندانی سیاسی از سوی شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب اسلامی تهران به ریاست قاضی عموزاد صادر و به وی در زندان اوین تهران ابلاغ شد. در اوایل دی ماه ۱۴۰۱ دیوان عالی کشور پس از بررسی درخواست فرجامخواهی سامان صیدی، به دلیل نقص تحقیقات این حکم را نقض و برای بررسی مجدد به دادگاه صادر کننده حکم ارجاع داد. در برگه اعلام وضعیت این زندانی سیاسی که به وی در زندان ابلاغ شده است، اتهامات وی «اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب جرم علیه امنیت کشور» و «اخلال در نظم و آسایش عمومی» اعلام شده است.
سامان یاسین از زمان بازداشت بارها مورد بازجویی و شکنجههای شدید جسمی و روحی از جمله اعدام مصنوعی، نگهداری در سلول انفرادی، نگهداری در اتاق موسوم به سردخانه، ضرب و شتم شدید، فرو کردن خودکار در حفره سمت چپ بینیاش و پرتاب از ارتفاع قرار گرفته و تحت فشار بازجویان امنیتی مجبور به انجام اعترافات اجباری شده است.
او همچنین تا کنون چند بار در اعتراض به شرایط سخت خود در زندان و بلاتکلیفی پروندهاش دست به اعتصاب غذا زده است. این زندانی سیاسی در تاریخ ۲۹ آذر در پی شرایط سخت نگهداری در سالن ۳۱ اندرزگاه ۱۰ زندان رجایی شهر کرج با خوردن تعداد زیادی قرص اقدام به خودکشی کرده بود که پس از انتقال به بهداری زندان و بهبودی نسبی به بند سیاسی این زندان منتقل شد.
سامان یاسین در تاریخ ۳۱ تیر ۱۴۰۲ با دستور قاضی صلواتی از زندان رجایی شهر کرج به بیمارستان روانپزشکی امینآباد منتقل و پس از چند روز بستری اجباری در این بیمارستان مجددا به زندان بازگردانده شد. بستری اجباری این زندانی سیاسی در بیمارستان روانپزشکی امینآباد شهری ری، پس از انتشار صدای از این زندانی سیاسی در شبکەهای اجتماعی در خصوص آخرین وضعیتش صورت گرفته بود.
تا کنون چندین بار جلسات تعیین شده برای رسیدگی به پرونده سامان یاسین به دلایل مختلف لغو شده است. در آخرین مورد پس از آنکه جلسه دادگاه او در تاریخ ۱۸ بهمن ۱۴۰۲، در شعبه پانزدهم دادگاه انقلاب اسلامی تهران به ریاست قاضی صلواتی به دلیل عدم حضور وکیل تسخیری پرونده لغو شد، این زندانی سیاسی در اعتراض به لغو مجدد جلسه دادگاهش از روی عصبانیت، سر خود را به دیوار کوبید که باعث آسیب دیدگی شدید او شد.