روز گذشته ۳۰ آبان، ایوب کریمی، زندانی عقیدتی محکوم به اعدام برای اجرای حکم به سلول انفرادی زندان قزلحصار کرج منتقل شد. با توجه به قطعی بودن حکم اعدام این زندانی عقیدتی، هر لحظه خطر اجرای حکم وی وجود دارد.

در تاریخ ۱۴ آبان سال جاری، قاسم آبسته، یکی از هم‌پرونده‌های این زندانی عقیدتی در زندان قزلحصار کرج اعدام شد.

شبکه حقوق بشر کردستان در تاریخ ۲۶ آبان با انتشار گزارشی از خطر اجرای حکم این زندانی به همراه ۵ زندانی عقیدتی دیگر به نام‌های انور خضری، کامران شیخه، خسرو بشارت، داود عبداللهی، فرهاد سلیمی که در یک پرونده مشترک به اتهام «افساد فی‌الارض» به اعدام محکوم شده بودند خبر داد.

پیشتر در تاریخ ۱۹ شهریور ۱۳۹۹، شعبه ۳۸ دیوان عالی کشور درخواست دادرسی این زندانیان عقیدتی محکوم به اعدام را رد کرده بود.

ایوب کریمی به همراه انور خضری، کامران شیخه، خسرو بشارت، داود عبداللهی، فرهاد سلیمی و قاسم آبسته در فاصله زمانی اواسط آذر تا اوایل بهمن ۱۳۸۸ در شهرهای سقز و مهاباد از سوی نیروهای امنیتی بازداشت و به بازداشتگاه اداره اطلاعات ارومیه منتقل شدند. این ۷ زندانی عقیدتی به مدت چند ماه در این بازداشتگاه امنیتی برای انجام اعترافات اجباری مورد شکنجه جسمی و روحی قرار گرفتند.

با پایان دوران بازجویی در بازداشتگاه اداره اطلاعات ارومیه این ۷ زندانی عقیدتی به زندان اوین تهران منتقل و به مدت ۶ ماه نیز در سلول‌های انفرادی بندهای ۲۴۰ ، ۲۰۹ زندان اوین مورد بازجویی قرار گرفتند. در تاریخ ۲۵ فروردین‌ ۱۳۹۱ این زندانیان به زندان رجایی‌شهر کرج منتقل شدند.

دست‌کم ۴ تن از این زندانیان در سال‌های گذشته با انتشار نامه‌های سرگشاده از شکنجه خود در دوران بازجویی‌ در بازداشتگاه اداره اطلاعات ارومیه گفته‌اند.

خسرو بشارت در بهمن ۱۳۹۹ با انتشار نامه‌ای سرگشاده در خصوص شکنجه‌های بازجویان اداره اطلاعات ارومیه نوشت:« در بهمن ماه سال ۱۳۸۸ بود که توسط اطلاعات شهرستان مهاباد دستگیر شدم و بلافاصه من را به بازداشتگاه اطلاعات ارومیه انتقال دادند. مدت یکماه کامل در سلول انفرادی انواع شکنجه‌های مختلف را روی من پیاده کردند. خیلی مواقع از ۱۲ شب به بعد تا صبح با ایجاد صداهای وحشتناک و صدای ناله و فریاد کسی که دارد شکنجه می‌شد ترس و لرز را به تمام بدنم وارد می‌کردند و تا صبح از ترس نمی‌توانستم بخوابم و با اینکار به‌ شدت من را آزار و شکنجه روحی می‌دادند. برای مدت‌های طولانی از پشت دست‌هایم را با دست بند می‌بستند طوریکه از درد دست‌هایم به خود مینالیدم. بارها من را ساعت‌ها با دست بند به سقف آویزان می کردن و بارها من را به تختی بسته و با کابل‌های برق فشار قوی زخیم و سه رشته محکم به کف پاهایم ضربه می‌زدند طوریکه نزدیک بود مغزم از دهانم بیرون بیاید و چشمهایم از حدقه جدا شود و قلبم داشت می‌ترکید.»

در ادامه این نامه نوشت:« این‌ شکنجه‌ها سه هفته ادامه داشت و بعد از آن من را به دستگیری اعضای خانواده‌ام تهدید می‌کردند و در آن هنگام زیر این شکنجه‌ها و تهدیدات ، بازجوی پرونده اتهامات دیکته شده به من را خودش می‌نوشت و از من به زور پای همان برگه امضا و اثر انگشت می‌گرفت در حالیکه درآن حال اصلا انگار در این دنیا نبودم و نمی دانستم چی را دارم امضا می‌کنم.»

انور خضری نیز در نامه‌ای سرگشاده‌ در بهمن ۱۳۹۷ از زندان رجایی شهر کرج نوشت که پس از ۵۶ روز شکنجه از جمله کوبیدن و ضربه مکرر به سر، سینه و کف‌پا در بازداشتگاه اداره اطلاعات ارومیه – که او آن را «شکنجه‌گاه» وزارت اطلاعات می‌نامد- دست به خودکشی زد: « در پنجاه و هفتمین روز بازداشت در بیمارستان توسط دکتر طلوعی عمل شدم و بعد از به هوش آمدن بدون اجازه پزشک، من را به شکنجه‌گاه انتقال داده و با توسل مجدد به شکنجه، تهدید، سوء استفاده از ضعف جسمی و تاثیرات داروهای بی‌هوشی و بحران روحی روانی بعد از عمل جراحی که قربانی را از حالت طبیعی خارج می‌کنند و نیز تهدید والدینم به کشتن با تصادف ساختگی، من را وادار به انگشت زدن به کاغذهایی کردند که حتی نمی‌دانستم چه چیزی در آنها نوشته شده بود. سپس من را جلوی دوربین استتار شده برده و در سناریویی کثیف و از قبل طراحی شده فیلمی سراسر دروغ به طوری که هر آدم عاقلی با یک بار مشاهده متوجه دروغ و ساختگی بودن آن می‌شود را کارگردانی کرده و از طریق شبکه جنایتکار و دروغ‌پرداز پرس تی وی که عامل وزارت اطلاعات و سیاست‌های کثیف این نهاد بدنام در بیرون از مرزها می‌باشد، قبل از هر گونه دادگاهی و یا بازپرسی منتشر کردند.»

اواخر اسفند ۱۳۹۴ جلسه دادگاه این ۷ زندانی به اتهاماتی همچون «اقدام علیه امنیت ملی»، «تبلیغ علیه نظام»، «عضویت در گروه‌های سلفی» و «افساد فی‌الارض» در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی مقسیه برگزار شد و در ۵ خرداد ۱۳۹۵ صدور حکم اعدام به صورت رسمی به آنها ابلاغ شد. بعد از اعتراض وکیل پرونده به این حکم، پرونده به دیوان عالی کشور ارجاع و اواخر سال ۱۳۹۵ این حکم نقض شد.

پس از ارجاع این پرونده به شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی صلواتی، در خرداد ۱۳۹۷ این ۷ زندانی بار دیگر به اتهام «افساد فی الارض» به اعدام محکوم شدند. پس از اعتراض وکیل این پرونده به حکم صادره، پرونده به شعبه ۴۱ دیوان عالی کشور ارجاع و در بهمن ۱۳۹۸ این حکم عینا تایید شد.

فرهاد سلیمی، دیگر زندانی عقیدتی محکوم به اعدام در مرداد ۱۳۹۸در نامه‌ای سرگشاده به ابراهیم رئیسی، رئیس وقت قوه قضاییه از وضعیت خود در دوران بازداشت، مراحل دادرسی و صدور دو بار حکم اعدام نوشت:« آیا من و خانواده ام جزو شهروندان این کشور نیستیم یا قانون سلیقه ای و گزینشی اجرا میشود؟؟؟!! در طول این ده سال و بعد از ۷ سال بلاتکلیفی بار اول درسال ۱۳۹۵ توسط شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی محمد مقیسه به اعدام محکوم گردیدم که با اعتراض به حکم صادره و ارجاع آن به دیوان عالی کشور، در شعبه ۴۱ دیوان عالی به ریاست قاضی رازینی نقض ماهوی گردید و به شعبه هم عرض آن یعنی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی ابوالقاسم صلواتی جهت رسیدگی مجدد ارجاع شد. که آقای صلواتی هم با مماطله و به تأخیر انداختن جلسه رسیدگی به بهانه واهی مخالف با وکالت وکیل انتخابی و قانونی اینجانب یعنی آقای دکتر محمود علیزاره طباطبائی و درخواست عزل ایشان حدود دو سال رسیدگی به پرونده بنده را به تأخیر انداخت تا اینکه بالاخره در ۲۷ خرداد ۱۳۹۸ به پرونده اینجانب رسیدگی نمود و بعد از گذشت یک ماه از جلسه رسیدگی به پرونده، مجددا حکم اعدام را مبنی بر محاربه و افساد فی الأرض و بغی برای بنده صادر کرد ، بدون اینکه مرتکب هیچکدام از مصادیق اتهام انتسابی موجود در مواد ۲۷۹ و ۲۸۶ و ۲۸۷ قانون مجازات اسلامی شده باشم و بدون اینکه دلیل و مدرکی بر اتهامات انتسابی موجود در پرونده وجود داشته باشد بلکه تمام محتویات پرونده مملو از تناقض بوده و دفاعیات بنده در تمام مراحل بازپرسی و دادگاه گواهی صریح بر عدم اعتبار حکم صادره در دو مرحله میباشد .»

انور خضری، کامران شخه و خسرو بشارت در تیر ۱۳۹۸ در یک پرونده دیگر مجزا از سوی دادگاه تجدید نظر ارومیه به اتهام «قتل عمد» یک روحانی اهل سنت به نام عبدالرحیم تینا محاکمه شدند. بر اساس احکام صادره که در تیر ۱۳۹۹ به این زندانیان ابلاغ شد، انور خضری و خسرو بشارت به اتهام «مشارکت در قتل» هر کدام به ۱۰ سال حبس و کامران شیخه به اتهام «قتل عمد» به قصاص نفس (اعدام) محکوم شدند.

این ۷ زندانی عقیدتی در مرداد سال‌جاری پس از تعطیلی و تخلیه زندان رجایی شهر کرج به زندان قزلحصار منتقل شدند.